كاربرد شناسايی چرخه حيات سازمان در انتخاب راهبرد عارضه يابی سازمانی

دوشنبه ، 30 دی 1398 ، 14:34

در تعریف سازمان آمده است که مجموعه هدفمند که پیرو یک نظام یا سیستم است و دارای مرزها و حدودی است که آنرا از محیط خود جدا می سازد.


. این مجموعه به قصد تحقق اهداف معین طراحی می شود. هرسازمان دارای اهداف و روش های متفاوتی جهت دسترسی به اهداف است و در چرخه عمر خود با چالشهای گوناگونی مواجهه است که سازمان را با ریسک های مختلفی روبرو می سازد که آنرا از کسب اهداف از پیش تعیین شده دور می سازد.

در چنین شرایطی، سازگاری با محیط از جمله الزاماتی است که مفهوم چابکی سازمانی را بیش از پیش مهم می نماید. رصد کردن اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی جامعه و دقت عمل در رخدادهای درون و برون سازمانی، نقش اساسی در ادامه حیات سازمان پیدا خواهند کرد. عارضه یابی سازمان که با تکنیک ها و مدل های مختلفی صورت می پذیرد، این امکان را فراهم می سازد که چالش های موجود شناسایی شود  و به مدیران کمک شوند تا بتوانند با بکارگیری راهکارهای مناسب و عملی، در جهت رفع آنها و بهبود مستمر فرآیندها و عملیات سازمان بکوشند. در این راستا، شناخت چرخه عمر یک سازمان به مدیران کمک میکند تا متناسب با  هر مرحله از چرخه، از روش بهینه عارضه یابی سازمان استفاده نمایند.

در این بررسی، همراستایی مباحث استخراج شده از بررسی مراحل عمر سازمان به جهت شناخت مسائلی که منجر به رشد یا افول سازمان می گردند با موضوع عارضه یابی که نتایج حاصل از آن نیز به شکلی به دنبال کشف علل رکود یا صعود بازده سازمان است، سعی شده است که با استفاده از شیوه تلفیقی، (Mix Method)، و با استفاده از متدلوژی عارضه یابی و بهره گیری از مدل مکنزی را بعنوان نمونه انتخاب نموده و در مقابل با استفاده از مدل چرخه عمر سازمان آدیزس، مجموعه ای حاصل شود که طرح زیر ساخت مدلی ترکیبی را برای استفاده از روش مناسب عارضه یابی در هر مرحله از عمر مفید سازمان حاصل نماید.

سازمان ها همچون موجود زنده در چرخه عمر خود، متولد می‌شوند، رشد می‌کنند، به بلوغ و شکوفایی میرسند و در نهایت رو به افول می‌روند. سوال اینجاست که چگونه می توان سازمان‌ را به بلوغ و شکوفائی رساند و وضع مطلوب را حفظ کرد؟

در مدل عارضه یابی مکنزی، 7عنصر در بررسی مسائل سازمانی موثرند بطوریکه هماهنگی بین این هفت عامل به عنوان صحت عملکرد و سازماندهی مناسب سازمان تلقی می گردد. این هفت عامل عبارتند از: ارزشهای مشترک (Shared Value) که شامل اعتقادات و آروزها و اهداف زیرمجموعه های مختلف سازمان است. استراتژی (Strategy) که استراتژی اهداف، منابع و مسیر درست برای رسیدن به هدف است. ساختار (Structure) که شیوه ای است که سازمان برای نظم دادن به افراد و کارها در پیش می‌گیرد تا بتواند از این طریق وظایف را به بهترین شکل انجام دهد و به اهدافش برسد. سیستم (System) مجموعه فرآیندهایی است که به وسیله آن، عملیات در سازمان انجام می پذیرد. نیروی انسانی (Staff) ، شامل کارکنان و فعالان در سازمان شیوه و سبک (Style) که اشاره به سبک های مدیریت و شیوه های اشاعه فرهنگ سازمانی دارد. مهارتها (Skills) که شامل مهارتهای کاربردی اشخاص و مهارت سازمان در نحوه برخورد با شرایط محیطی است.



حسينعلي حقي- دانشجوي دكتري تصميم گيري و خط مشي گذاري عمومي

نتیجه حمایت بانک مسکن از استارتاپ ها ◄

مطالب مرتبط
بنر