یادداشت/خاوری اینجا، خاوری اونجا، خاوری همه جا!

چند روز پیش رئیس سازمان بازرسی کشور از وجود ردپای خاوری در ماجرای اختلاس جدید الکشف خبر داد.

از آنجایی که جدیدا کشف فساد و پرونده فساد مالی امری رایج شده همه به شنیدن اخباری از این دست عادت کرده ایم.

این اختلاس صد میلیون یورویی به اندازه قبلی سرو صدا نکرد، اما رد پای خاوری چیزی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت. در مملکتی که برای استخدام یک کارمند پاره وقت شرکتی جزء، چندین و چند آزمون و مصاحبه انجام می شود کلی سوال و جواب صورت می گیرد، چطور کسی که تابعیت دوگانه داشته به ریاست بزرگترین بانک جهان اسلام می رسد بعد، چند سال هر کاری می خواهد می کند و کسی هم نمی پرسد برادر مشغول چه کاری هستی؟

حتی شایعاتی وجود دارد که برخی نمایندگان مجلس و افراد با نفوذ در حمایت از ایشان نامه نگاری ها کرده اند.

نیروی انتظامی مدعی است که پیشتر در مورد خاوری به مقامات هشدار داده بوده اما ایشان توجهی نکرده اند!

بعد از کشف بزرگترین اختلاس مالی کشور هم ایشان تنها کمی بازخواست می شوند و آخر سر هم به راحتی آزاد می شوند می روند گوشه ای خوش آب و هوا از فرنگ تا به تفریحاتشان برسند!

این امر پدیده ای نادر است اما بی سابقه نیست. تمرکز و تسلط دولت بر تمام امور زمینه فساد را فراهم آورده است. برخی مدیران دولتی چه در بانک ها و چه در سایر نهاد ها و کارخانه های تولیدی ماهانه و سالانه پاداش های میلیونی برای خود در نظر می گیرند.

یکی از مدیران پیشین ایران خودرو سالی۳۵۰ میلیون تومان پاداش دریافت می کرد آن هم برای مدیریت یک کارخانه ورشکسته.

این را تسری بدهید به اعضای هیات مدیره و مدیران میانی یک سازمان تا ببینید چه مبالغی جابه جا می شود.

البته آقای خاوری هنوز متهم اند و جرمشان محرز نشده اما همین عدم حضورشان خودش هزاران ابهام ایجاد می کند و اتهاماتشان را پررنگ تر می سازد.

هدف این مقاله صدور حکم برای شخص خاصی نیست، بلکه هدف کلی ما مطرح کردن این سوال است که این شخص چطور به اینجا رسیده است؟

آیا با محاکمه چند کارمند ساده زیر دست که تنها دستورات مدیرشان را اجرا می کردند می توان نظام بانکی کشور را نجات داد و از آلودگی ها پاک کرد؟

آقای خاوری کجا هستند و چطور به آنجا رسیده اند؟

چرا اسامی متهمان اصلی پرونده اعلام نمی شود و با دانه درشت ها برخوردی نشده است؟

ریاست وقت بانکهای دیگری که در اختلاس سهیم بوده اند کجا هستند؟

چرا ریاست وقت بانک های درگیر در اختلاس حتی به عنوان شاهد یا مطلع هم به دادگاه معرفی نشده اند؟

محمودرضا خاوری ۲۲ فروردین ۱۳۸۸ از سوی سید شمس‌الدین حسینی –وزیر اقتصاد- به مدیرعاملی بانک ملی منصوب شد. او پیش از آن در دولت خاتمی مدیرعامل بانک سپه بود که در آبان سال 1384 یعنی چند ماه پس از ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، از این منصب کنار گذاشته بود.

بازگشت وی به سطح ارشد شبکه بانکی کشور در سال ۱۳۸۸، نشانه‌ای از تغییرات در رویکرد کلی دولت بود. خاوری در مدت دو سال و نیم مدیرعاملی بزرگترین بانک کشور، به یک مدیر فرمان‌بر مطلوب برای دفتر رئیس‌جمهور و معاون اول رئیس‌جمهور تبدیل شده بود. همین فرمان‌بری احتمال ارتقاء جایگاه وی به ریاست بانک مرکزی را نیز مطرح کرد، اما ناگهان با لو رفتن اختلاس عظیم از شبکه بانکی کشور و نقش حیاتی بانک ملی در این فساد مالی، خاوری فرار را بر قرار ترجیح داد تا آنانی که وی را به این سمت حیاتی منصوب کرده بودند، شوکه شوند.

شهرزاد کیافر