داستان ۱۰ مدیر موفق که باعث رستگاری شرکتشان شدند + عکس

برخلاف تصور بسیاری از آدم ها، افراد موفق، آدم های متفاوتی نیستند، بلکه آنهایی هستند که کارها را متفاوت با دیگران انجام می دهند. آدم هایی که تلاش می کنند تا با “فکر” خود راه حلی برای حل مشکلات پیدا کنند، نه اینکه صرفا در انتطار گذر زمان بمانند تا خودش همه مشکلات را حل کند.

 

به گزارش بانکی دات آی آر، خواندن و دانستن تجربیات و کارهایی که چنین افرادی انجام می دهند، زمانی هیجان انگیزتر و آموزنده تر می شود که آنها فرشته نجات مجموعه ای شوند.

۱. پیتر کیونیو، مارول انترتیمنت، جولای ۱۹۹۹ تا دسامبر ۲۰۰۲

این مدیر موفق زمانی به شرکت مارول پیوست که این شرکت به تازگی از ورشکستگی نجات یافته بود، بدهی زیادی داشت، پول نقد کافی نداشت و روحیه کار نزد کارکنانش تقریبا یافت نمی شد.

وی تمرکز خود را بر گسترش تجارت بین المللی این شرکت گذاشت و مدل خاصی را برای فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و کالاهای این شرکت تعریف و ایجاد کرد.

فیلم هایی که در تولیدشان این روش را در پیش گرفتند، مثل بمب ترکیدند و درآمد بالایی نصیب شرکت کردند.

 

۲. ریچارد کلارک، مرک اند کو، می ۲۰۰۵ تا دسامبر ۲۰۱۰

در سال ۲۰۰۵، زمانی که شرکت مرک اند کو به خاطر تولید یک نوع داروی آرتروز که به دلیل ارتباط با حملات قلبی و سکته مغزی از بازار جمع آوری شد، وارد یک کارزار قانونی شد، شاید کسی فکر نمی کرد، همای سعادت این شرکت ریجارد کلارک، همان مرد دارای ۳۵ سال سابقه کاری در این شرکت دارویی،باشد.

تولید ۲/۵ میلیون عدد داروی آرتروز در سال، دلیل مناسبی بود برای اینکه کلارک چاره ای برای این مشکل بیاندیشد.

تصمیم به کاهش شمار کارمندان و بستن ۵ کارخانه در آن مطقع باعث صرفه جویی ۴ میلیارد دلاری این شرکت در سال ۲۰۱۰ شد.

این مدیر کاردان با در پیش گرفتن سیاست های درست در مدیریت و بازاریابی، و توجه ویژه به برنامه های آینده شرکت در تولید داروهای جدید، مرک اند کو را از نابودی نجات داد.

 

۳. گوردون بتیون، کانتیننتال ایرلاینز، نوامبر ۱۹۹۴ تا نوامبر ۲۰۰۴

بتیون زمانی به این شرکت پیوست که ورشکستگی میهمان آن شده بود و این شرکت ۵۵ میلیون دلار  در یک ماه ضرر کرده بود.

کار بزرگ این مدیر موفق این بود که جلوی مسیرها و اقدامات بی ثمر را گرفت، خدمات را بیشتر کرد و با طلبکاران وارد مذاکرات مثمر ثمری شد که نتیجه اش نجات شرکت از وضعیت بحرانی بود.

 

۴. سرجیو مارشون، گروه فیات، ژوئن ۲۰۰۴ تاکنون

وقتی مارشون مدیر عاملی فیات را بر عهده گرفت، این شرکت زیر بار قرض های سنگین بود. او کارخانه را بست،  نیروها را تعدیل کرد و پیشنهاد مدیریتی برای بالا بردن سهم این شرکت در بازار و تبدیل ضرر به سود در این شرکت ارائه کرد.

وی همچنین توافق نامه ای با کرایسلر و مذاکراتی هم با جنرال موتورز انجام داد تا همکاری مشترکی با هم داشته باشند.

طی دو سال وضع شرکت از این رو به آن رو شد و سرانجام در سال ۲۰۰۵ فیات به سود دهی رسید.

 

۵. مارک هرد، هیولت-پاکارد، مارچ ۲۰۰۵ تا آگوست ۲۰۱۰

وی بیشترین شهرت خود را مدیون اقداماتی است که در جهت تثبیت ادغام هیولت-پاکارد به هم ریخته در سال ۲۰۰۲ در شرکت کمپاک کامپیوتر انجام داد.

هرد سرمایه گذاری خود را معطوف به تکنولوژی کرد و در هدایت محصولات این شرکت از تکنولوژی آنالوگ به دیجیتال نقش موثری داشت.

بین سال مالی ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ درآمد اچ پی از ۸۰ میلیارد دلار به ۱۱۴/۶ میلیارد دلار رسید و درآمد هر سهم به بیش از دو برابر افزایش یافت.

 

۶. تری اس. سمل، یاهو، می ۲۰۰۱ تا ژوئن ۲۰۰۷

سمل در حالی جایگزین برادران کهنه کار وتران در یاهو شد که روحیه کار و درآمدهای تبلییغاتی در دامنه دات کام از درون از هم پاشیده، کم شده بود و تازه باید به سوالات درباره ناآشنایی اش در حوزه تکنولوژی  نیز پاسخ می داد.

وی یاهو را با تقویت بازاریابی و توزیع مناسب محصول در میان مشتریان دوباره قدرتمند کرد. وی همچنین تلاش کرد تا مدل تبلیغات شرکت را از آنلاین به هزینه محور تغییر دهد.

سمل در زمان مسوولیت خود در یاهو همچنین رقابت سختی هم با گوگل و فیس بوک داشت.

 

۷. لی ایوکوکا، کرایسلر موتور، ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۲

ایوکاکا پس از اخراج از مدیریت شرکت فورد برای نجات کرایسلر پا به این شرکت گذاشت. وی مذاکرات دوباره با آژانس های اجاره خودرو را جهت عقد قرارداد آغاز کرد، کارگران را تعدیل کرد و راه را برای دریافت ۱/۵ میلیارد دلار وام از دولت برای نجات این شرکت هموار کرد.

در سال ۱۹۹۳ کرایسلر ۹۲۵ میلیون دلار درآمد کسب کرد و توانایی بازپرداخت وام به دولت را یافت.

 

۸. جمیز آر. کنتالوپو، مک دونالد، ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴

کنتالوپو که در سال ۲۰۰۱ بازنشسته شده بود، با توجه به دو سال افت فروش این رستوران زنجیره ای در ایالات متحده تصمیم گرفت تا در این شرکت بماند و به کار ادامه دهد.

دلیل اصلی کاهش استقبال از مک دونالد این بود که مردم اعتقاد داشتند، محصولات مک دونالد با سلامتی شان سازگار نیست و برایشان ضرر دارد.

این مدیر موفق با گنجاندن سالاد، سیب و غذاهای کم چرب در منوی روزانه باعث جلب دوباره مشتریان شد.

در سه ماه نخست سال ۲۰۰۳ درآمد این شرکت به ۳۲۷/۴ میلیون دلار رسید. مقایسه این درآمد با درآمد کل سال گذشته مک دونالد یعنی ۲۵۳ میلیون، مهر تاییدی بر موفقیت کنتالوپو بود.

 

۹. استیو جابز، اپل، ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱

استیو جابز در سال ۱۹۹۶ به اپل بازگشت. او در سال ۲۰۰۷ تا پایان عمر در اپل مدیرعامل بود.

جابز استراتژی تولید کارآمدی پیش گرفت، فروشگاه هایی برای عرضه مستقیم محصول به مشتری در سراسر دنیا راه اندازی کرد و توجه خود را معطوف به بازاریابی در بخش کامپیوترهای شخصی نمود.

از زمانی که جابز، تحول در اپل را آغاز کرد، قیمت سهام اپل ۹ هزار درصد افزایش یافت. بیش از ۳۴ میلیون آی پد، ۱۲۹ میلیون آیفون و ۲۹ میلون آی پاد پس از حضور استیو جابز در اپل تولید و به فروش رسید.

۱۰. میکی درکسلر، گپ، ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴

وقتی در سال ۱۹۹۵ میکی درکسلر تصدی امور در شرکت گپ را برعهده گرفت، این شرکت با تنش روبرو بود. نخستین برنامه او برای نجات گپ از تنش، توقف فروش جین های لوئیس و سایر محصولات بدون برند بود.

او فقط مجوز فروش لباسهای داری مارک گپ را صادر کرد که هم قدمت بیشتری داشتند وهم مشتریان بیشتری برایشان وجود داشت. وی خطوط تولید را دوباره احیا کرد، دیزاین فروشگاه را از سقف تا کف عوض کرد و در تبلیغات توفیق کسب کرد.

در واقع درکسلر لباس هایی شیک، اما مقرون به صرفه تولید می کرد و از گپ شرکتی ۱۴/۵ میلیارد دلاری ساخت.

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35594

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *