نقد/این "راه طولانی" به مقصد می رسد ؟

چند شبی است که سریال “راه طولانی” با بازی کیانیان و بایگان مهمان هر شب خانواده های ایرانی شده است. سریالی که مثل همیشه ابله نشان دادن جوانان ذاتی ترین مشخصه آن است و برای جوانان دردسر ساز شده است.

به گزارش بانکی دات آی آر، اگرچه این سریال بعد از مدت ها دست از سر ازدواج برداشته و به یک موضوع خانوادگی و اجتماعی که بحث روز همه خانواده های ایرانی است پرداخته اما طبق معمول تنها به سرکوب جوانان پرداخته است و زاویه دیدی مغرضانه دارد.

این خانواده سه فرزند دارد که تنها یکی شان نرمال است و آن دو تای دیگر غافل و زیاده خواه معرفی شده اند! پسری که آرزوی داشتن یک تولیدی و یک زندگی نرمال و ازدواج دارد و از پدرش کمک می خواهد چون به تنهایی نمی تواند روی پای خودش بایستد، دختری که معتقد است مردم این روزها عقلشان به چشمشان است و خود خواهانه از پدرش می خواهد محل زندگی شان را تغییر بدهد! اما فرزند خوب خانواده قانع است و هیچ چیز زیادی نمی خواهد و خودش تدریس خصوصی می کند و درسش را می خواند، چیزی هم نمی خواهد و اصولا آرزویی ندارد!

سریال در مسیری گام برداشته که خواست های طبیعی جوانان را خلاف بزرگی دانسته و چون ایشان جوان و خام اند برای دستیابی به آرزوهای نامشروعشان پا در مسیر خلافکاری می گذارند. آنها باید بپذیرند که سطح خانواده شان کجاست و به قسمت راضی باشند!

دیشب دیالوگی از سوی مادر خانواده مطرح شد که جای سوال دارد. وی به پدر خانواده گفت: خدایی که مراقب اون هاست بیشتر از ما به دردشان می خورد!

کسی منکر لطف و بزرگی پرودگار نیست اما آیا این به آن معناست که باید دست از تلاش برداشت؟

تلویحا این سریال ضد تلاش و کوشش و مبارزه برای پیشرفت است و از سوی دیگر به ذهن اینگونه متبادر می شود آقا زاده هایی که خودرو های ۴۰۰ میلیونی سوار می شوند و در خیابان جردن ویراژ می دهند هم این قسمتشان بوده و جای گلایه ای نیست.

شغل مناسب, مسکن و ازدواج هم خواست های نامعقولی است و جوانان از خانواده و دولت نباید انتظار داشته باشند!!

نگین که دانشجوست و تقریبا شرایطی مشابه شخصیت این داستان دارد به خبرنگار ما گفت: این سریال هر شب بستر بحث و جدل را در خانه ما فراهم می آورد هر پلان و سکانسی که می گذرد پدرم می گوید راست میگن به خدا این جوان ها این روزها زیاده خواه شده اند و همش طلبکارند.

همش پدر ها را تحت فشار می گذارند یه کارمند از کجا بیاره برای تو تولیدی بخره . دختره چشم سفید رو ببین چطور تو روی پدرش می ایسته. در حالی که خودشان یادشان رفته چند سالگی ازدواج کردند، با چند حقوقشان یک ماشین خریدند و با چند هزار تومان صاحب خانه شدند. حالا این خواسته ها برای ما شده در خواست بیش از اندازه و زیاده خواهی!!

وی می افزاید: من از والدینم توقع زیادی ندارم جز درک. چرا ما نباید خواسته های مشروعمان را داشته باشیم؟ اصلا مگر وظیفه دولت فراهم آوردن اشتغال و تسهیلات برای جوانان نیست؟ مگر ما چه چیزی کمتر از بعضی ها داریم که ویلاهای آنچنانی دارند و سفرهای خارجی شان همیشه به راه است؟ چرا این سریال ها به ما تلقین می کنند که گناهکاریم که یک زندگی معمولی می خواهیم؟

صدرا که تازه وارد دانشگاه شده از این سریال بسیار راضی است و می گوید: من خیلی از دیدن این سریال لذت می برم بالاخره بعد از مدت ها سریالی پیدا شد که به مسائل واقعی جوان ها بپردازد اما خوب تا این جای کار نگاه نویسنده را دوست نداشته ام فکر می کنم انگار سناریو را فردی نوشته که هیچ وقت جوان نبوده و خواسته و آرزویی نداشته است. باید منتظر بود و دید روند داستان چطور پیش خواهد رفت.

او ادامه می دهد: با وجودی که روند پیشرفت داستان را دوست ندارم اما هر شب پای سریال می نشینم چون احساس می کنم تک تک جوان های داستان می توانند خود من باشند.

بیشتر جوانانی که در خصوص این سریال مورد پرسش قرار دادیم نظرات مشابهی داشتند. به نظر می رسد ورود صدا و سیما به این عرصه و پدیده های اجتماعی مشابه ضروری باشد به شرط اینکه کاملا بی طرفانه و جدا از مسیر نصیحت و موعظه تنها به بیان واقعیت ها بپردازد.

لازم به ذکر است سریال “راه طولانی” به کارگردانی رضا کریمی در ۳۰ قسمت تهیه شده و از شبکه یک سیما در حال پخش می باشد.

این سریال که تم اجتماعی دارد ماجراي مردي را روايت مي‌كند كه تلاش دارد به هر نحو ممكن خواسته‌هاي 3 فرزندش را برآورده كند، اما به ‌دليل مشكلات مالي از عهده اين امر برنمي‌آيد و تصميم مي‌گيرد در ازاي به‌عهده گرفتن يك تصادف رانندگي پولي به دست بياورد، اما…

شهرزاد کیافر