سه راه کسب درآمد بانکها از استراتژی بازاریابی محتوا(بخش اول)

بانکی دات آی آر: بازاریابان هوشمند محتوایی خلق میکنند که توجه مردم را جلب کند، و این کار را از راههای مرتبط با برنامه استراتژیک سازمانی خود، انجام میدهند. اما یک سوال بزرگ باقی میماند: یک بازاریاب مالی چگونه می تواند  از یک استراتژی محتوای رسانه ی اجتماعی،  کسب درآمد کند؟

به قلم: جان سیراکیوزا رییس و مدیرعامل موسسه خدمات بازاریابی بانکداری الکترونیک mOSa.

به یکی از این دو دلیل، مصرف کنندگان از وب سایت بانک ها  بازدید میکنند: یا برای انجام اقدامات مربوط به بانکداری آنلاین، و یا برای یافتن اطلاعات_ یک محصول بانکی یا محل شعبه ی بانک. بانکداری آنلاین  حدود 90 درصد، و محصولات یا خدمات در حدود 8 درصد از ترافیک کاری امور بانکی را تشکیل میدهند، حالآنکه 2% باقیمانده نیز مربوط به دیگر مقاصد بانکی است.

یک کاربرد سوم نیز میتواند وجود داشته باشد - یک وبلاگ - اما بسیاری از موسسات مالی  در این حیطه از بازاریابی محتوا، از قافله عقب مانده اند. بیشتر بانک ها و اتحادیه های اعتباری تلاش های بازاریابی خود را از طریقی بسیار سنتی ارزیابی میکنند، مانند پرداخت به ازای کلیک(PPC). بسیاری از مدیران مالی دوست دارند از دریچه ای روشن و ابتدایی به بازاریابی ROI یا "بازدهی سرمایه گذاری" بنگرند: شما صدهزار دلار خرج میکنید تا وام های جدید صدهزار دلاری بگیرید، "بسیار خوب ... این هم بازدهی سرمایه ی شما". مدیریت ارشد دوست دارد بازگشت یا بازدهی سرمایه را اینچنین اندازه گیری کند، زیرا در این راه نتایجی فوری حاصل میگردد. گرچه بازاریابی محتوا حیطه ای نسبتا جدید در این طرح بزرگ بازاریابی است، اما کماکان برپایه ی همان اصول بازاریابی سنتی میباشد، این  که، به تصمیم گیریها برای خرید جهت دهد و بالاترین میزان ممکن تغییر وضعیت (از تصمیم به خرید تا انجام خرید) را محقق سازد. هدف اینست: قابلیت اندازه گیری و محاسبه بازگشت سرمایه. متاسفانه، محاسبه عملکرد مستقیم ابتکارات مربوط به بازاریابی محتوا چندان آسان نیست، که اغلب باعث سردرگمی و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی در میان برخی مدیران مالی میگردد.

منبع: thefainancialbrand

مترجم: مهرداد دستورانی
ادامه دارد...

► سه راه کسب درآمد بانکها از استراتژی بازاریابی محتوا(بخش دوم)
انتظار مشتریان از بانک‌ها در زمینه بهبود عملکرد مالی ◄