معرفی رشته مهندسی صنایع

چهارشنبه ، 16 آذر 1390 ، 09:24

مهندسی صنايع یکی از شاخه‌های مهندسی می‌باشد که با طراحی، پياده سازی و بهبود سيستمهای يکپارچه ای از انسان (human)، سرمایه، مواد (material)، اطلاعات (information)، تجهيزات (instrument) و انرژی (energy)مرتبط می‌باشد . اين رشته بر پايه دانش تخصصی در علوم رياضی، طبيعی، اجتماعی و نيز قوانين و روشهای تجزيه و تحليل مهندسی و طراحی بنا شده است به‌منظور تعیین پیش بینی و ارزیابی نتايج حاصل از سيستم‌های يکپارچه بپردازد .[۱]
در سیستم‌های تولید ناب و بدون خطا (Lean Manufacturing)، مهندسی صنایع در جهت حذف و کاهش منابع تلف شده از قبیل زمان، پول، ماده و انرژی نقش کلیدی دارد.


هم‌چنین علم مهندسی صنایع راجع به مدیریت عملیات، مهندسی سیستم‌ها، مهندسی تولید و مهندسی ساخت یا مهندسی سیستم‌های ساخت آگاهی می‌دهد؛ وجه تمایز مهندسی صنایع به شرکت داشتن نقطه نظرات دانش آموختگان آن در کارشان باز می‌گردد. این رشته عموماً به‌عنوان مهندسی مدیریت یا مدیریت مهندسی، یا حتی مهندسی سیستم‌های سالم مطرح است. (در یک جمله هزینه و زمان کمتر برای بازده و راندمان بالاتر)


اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع:
نخستين نكته‌‌اي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نمي‌شود . شما برنامه‌ريزي مي‌كنيد ، تصميم مي‌گيريد ، به اجرا درمي‌آوريد ، تجزيه‌وتحليل مي‌نماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامه‌ريزيهاي آتي بهره مي‌بريد ؛‌ اين چرخه‌ايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و همواره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .


نكته دوم آنكه هيچ‌يك از تعاريف فوق به‌تنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا مي‌كند نيستند ، بلكه اين‌دو مكمل يكديگرند . گفته‌ايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مي‌نمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي به‌كارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيه‌وتحليل نتايج ، تضمين‌كننده صحت آن مي‌باشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظام‌مند ، منظم و علمي گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامه‌ريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد .


نكته سوم ، ديدگاه انجام‌دهي و هماهنگ‌سازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشين‌آلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي - خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور مي‌شود كه همانا تفكر كل‌گرا ، جامع و نظام‌مند مهندسي صنايع مي‌باشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به ‌صورت كلي مشاهده مي‌نمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه مي‌كند ؛ او اجازه نمي‌دهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي مي‌داند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست مي‌دهد و انتظاري كه از مجموعه مي‌رود با هماهنگي تمام اجزا برآورده مي‌گردد . گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي روبروست . هر مجموعه پويا داراي يك‌سري داشته‌ها يا ورودي‌ها ، يك‌سري ستاده‌ها يا خروجي‌ها و همچنين فراينديست كه اين داشته‌ها را به ستاده‌ها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ،‌ مشاهده هم‌زمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعه‌ها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگ‌سازي و انجام آنها مي‌شود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند ورودي‌ها و خروجي‌ها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين ورودي‌ها به خروجي‌ها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به‌ بهترين نحو اداره نمايد .


نكته چهارم ، اصل بيشينه‌سازي كلي است كه به‌طور ذاتي در اين تعاريف به چشم مي‌خورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظام‌مند مشاهده كرديد ،‌ درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوب‌ترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع مي‌گويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد.


نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهره‌وري كاربرد فراواني دارد ؛ بهره‌وري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجي‌ها (ستاده‌ها) به ورودي‌ها (داده‌ها) تعريف مي‌گردد . دو ركن اساسي در افزايش بهره‌وري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي مي‌باشند . كارايي نشان‌دهنده ميزان كل فعاليت مي‌باشد حال با هر مقصودي كه مي‌خواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ به‌كارگيري واژه موثر نيز به همين معنا مي‌باشد .


نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مي‌نمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشته‌اند و به بيان بهتر استاندارد گرديده‌اند و اين دل‌مشغولي مهندسي صنايع است كه سعي مي‌كند در هر چرخه برنامه‌ريزي ، اجرا و تجزيه‌وتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربه‌نشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مي‌نمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .

دانش پایه ای مهندسی صنایع:
دانشهای ریاضی،آمار و کامپیوتر نقش اساسی را ایفا می کنند.ابزارهایی نظیر بهینه سازی،فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی در مهندسی صنایع حرف اول را می زنند.در دوره لیسانس مهندسی صنایع و به طور کل در دوره های این رشته،هدف این است که با تمرکز روی این دانش های پایه ای،به تحلیل های اقتصادی،برنامه ریزی و کنترل،طراحی تاسیسات،سیستم های تولیدی و تحلیل مشاغل برسیم.لازم به توضیح است دانش استفاده شده در مهندسی صنایع،بر اساس متغیرهای گسسته است ،در حالی که در سایر رشته ها بر اساس متغیرهای پیوسته می باشد.یعنی در مهندسی صنایع بیشتر،جبر خطی استفاده می شود و این دقیقا نوعی از دانش ریاضی است که در سایر رشته ها کمتر مورد تاکید قرار می گیرد.دلیل تاکید بیش از حد مهندسی صنایع بر این نوع دانش ریاضی،این است که ما با چیدمان محصولات،دسته بندی آنها،طراحی لی اوت کارخانه و ... سر و کار داریم.می توان گفت فرهنگ ریاضی متفاوتی بین این رشته و رشته های دیگر وجود دارد.
اما چرا آمار مهم است؟موضوعاتی مانند کنترل کیفیت،شبیه سازی و فرآیندهای تصادفی همه وهمه با آمار سر و کار دارند.ارزیابی ریسک،برنامه ریزی تولید و به طور کلی مطالعه ی سیستم ها همه به آمار نیاز دارند و اینها همه کارهای مهندسین صنایع است.


حوزه های گوناگون مهندسی صنایع:
مدیریت کیفیت،مهندسی مجدد
مهندسی معکوس،الگوبرداری
شش سیگما
مهندسی ارزش
تفکر ناب،تولید ناب
سازمان های یادگیرنده،تریز
مديريت پروژه
مدیریت ریسک
مديريت استراتژيك
مدیریت منابع انسانی
مديريت زنجيره تامين
برنامه ریزی منابع انسانی
تئوری بهينه‌سازي
تحقیق در عملیات
هيوريستيك‌ ها،مهندسی فاکتورهای انسانی
مدیریت دانش،برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات

► توانایی‌های مورد نیاز و قابل توصیه رشته مهندسی صنایع
اسامی قبول شدگان آزمون استخدامی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور ◄

مطالب مرتبط
بنر