دلایل پایین بودن سرمایه گذاری در ایران

طی چند هفته اخیر، بازار نرخ ارز، سکه وطلا بسیار داغ بوده است. دولت برای تک نرخی کردن نرخ ارز و قیمت سکه به راه حل های مختلفی اندیشید، که نهایتا  بعد از سکوت دو هفته ای، بالا بردن نرخ سود بانکی تصویب و به دنبال آن با کاهش شدید قیمت سکه و همچنین تک نرخی شدن نرخ ارز مواجه شدیم. بماند که بعدا چه بلایی سر نرخ تورم خواهد آمد. موضوع این نیست که این کاهش و افزایش قیمت ها به سود و زیان چه کسانی تمام شد و یا اینکه چه عده ای از سیاست مداران موجب این نوسان قیمتی شدند. در این مقاله قصد داریم تا درباره دلایل پایین بودن نرخ سرمایه گذاری در ایران صحبت کنیم که خود موجب چنین حجم بالایی از نقدینگی و حبابی شدن قیمت ها می شود.

دلایل پایین بودن سرمایه گذاری در ایران را می توانیم به چهار دلیل عمده تقسیم کنیم: دلایل تاریخی، سیاسی، محیطی و اقتصادی .در ادامه به تشریح این عوامل را توضیح می دهیم.

 

 

 

دلایل تاریخی :

این سیر تاریخی را می توان از زمان مشروطه بررسی کرد: ابتدا مشروطیت و سپس حمله متفقین به ایران، تبعات جنگ جهانی اول ، نهضت ملی شدن نفت و نهایتا جنگ ایران و عراق. همه این اتفاقات که مختصرا آنها را بیان کردیم دلایلی برای نامناسب تشخیص دادن فضای کسب و کار و شرایط بازار در ایران می باشد. یک سرمایه گذار به دنبال محیطی امن برای سرمایه گذاری افزایش تولید، ثروت و رفاه است. در حقیقت یک سرمایه گذار در پی حداکثر کردن ارزش فعلی دارائی و ثروت خویش می باشد. چنین ناآرامی هایی هزینه ریسک و نااطمینانی را افزایش و موجب کاهش سرمایه گذاری می شود. یکی از ملاک های تصمیم گیری برای یک سرمایه گذار، پیشینه امن بودن آن کشور می باشد.

دلایل سیاسی:

دائما در حال شنیدن این مطلب هستیم که تحریم ها هیچ تاثیری بر موقعیت کشور ما نخواهند گذاشت، اما کمی خوش بینانه صحبت کرده ایم. بخش بالایی از سرمایه گذاری های خارجی ایران به دلیل تحریم ها ازبین می رود. شاید اهمیت سرمایه گذاری خارجی با اشاره به این موضوع شفاف تر شود که سرمایه گذاری مستقیم خارجی به هر علت و شكلی كه صورت پذیرد، اثرات قابل ملاحظه ای بر روی متغیرهای كلان اقتصادی از جمله کاهش نرخ بهره ، کاهش نرخ ارز ،افزایش رشد اقتصادی،افزایش درآمد مالیاتی دولت ، کاهش بدهی دولت ،بهبود توزیع درآمد ،انتقال تکنولوژی ،افزایش اشتغال ،توسعه صادرات ، کاهش واردات و تاثیرمثبت در تراز پرداختها دارد.
کشور ها و شرکت های چند ملیتی  تمایل دارند تا در کشورهایی سرمایه گذاری نمایند که عضو سازمان تجارت جهانی (WTO ) باشند. عدم عضویت ایران در این سازمان می تواند یکی از دلایل عمده محدود بودن سرمایه گذاری خارجی در كشور باشد.
اعطای امتیازات نادرست به افرادی که شایستگی دریافت آن را ندارند از دیگر دلایل پایین بودن سرمایه گذاری در ایران است.

دلایل محیطی:

نامناسب بودن محیط کسب و کار، عدم وجود محیط کاری سالم ، قوانین نامشخص، تورم بالا و فساد ناشی از سیستم اداری را می توان جزء دلایل محیطی برشمرد. هر چه سطح تورم در کشوری پایین تر باشد، میزان کاهش در ارزش دارائی ها کمتر در نتیجه ریسک سرمایه گذاری کاهش و موجب افزایش سرمایه گذاری خواهد شد.  
یکی از مهمترین دلایل، عدم دسترسی آزاد و کم‌هزینه تولیدکنندگان به بازارهای جهانی است. برای مثال محصولی را که در ترکیه تولید مي‌شود می‌توان با تعرفه گمرکی نزدیک به صفر به اروپا صادرکرد، در حالی که صادرات همان محصول از ایران با مشکلات و هزینه‌هاي فراوانی، از جمله تعرفه‌هاي گمرکی بالا و مشکلات ناشی از تحریم‌های بانکی مواجه خواهد بود.
نبود بازارهای مالی پویا یکی از مسائلی که با آن رو به رو هستیم. صندوق های سرمایه گذاری در سه ماهه گذشته نه تنها بازدهی نداشته بلکه داری سود منفی نیز بوده اند. با این شرایط دور از منطق نیست که افراد سرمایه های خود را در بخش مسکن، بازار سکه و طلا سرمایه گذاری کنند. عایدی بخش مسکن در ایران بیش از ۶۰% و در سال ۸۶ بالای ۱۰۰% بوده است.

دلایل اقتصادی :

تصمیمات بانک مرکزی ، عدم ثبات سیاست ها ، عدم شفافیت سیستم مالیاتی ، عدم اعمال مدیریت درست در بخش بانکی از دلایل اقتصادی پایین بودن سرمایه گذاری در ایران است. در اوایل سال جاری بانک مرکزی بسته پولی را عرضه کرد که مبین کاهش نرخ سود بانکی بود. شاید اگر این کار در کشوری با زیرساخت های مناسب و بهره مند از بازارهای مالی قوی صورت می گرفت افزایش سرمایه گذاری را به دنبال داشت. اما نهایتا در پایان سال به دلیل بی ثباتی نرخ ارز و … مجددا مجبور به افزایش نرخ سود بانکی شد. تغییر تعرفه های گمرکی مثال دیگری از این موارد می باشد. گاهی اوقات تغییر این تعرفه ها که منجر به سود عده ای خاص می شود، مشکلات عدیده ای را برای سرمایه گذاران پدید می آورد. مثال های دیگری نیز وجود دارند که همگی  منجر به ایجاد نااطمینانی بیشتر، افزایش ریسک و در نتیجه پایین آمدن سرمایه گذاری می شوند.

کسری بودجه دولت، موجب افزایش تورم و پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری می گردد. معاون حقوقی و پارلمانی دیوان محاسبات کشور، “کسری بودجه” دولت در سال جاری را تأیید کرده است.
ثبات نرخ ارز موجب اطمینان بیشتری در فضای کسب و کار می شود. بخشی از کالاهای واسطه ای تولیدکنندگان از طریق واردات تامین می گردد. بی ثباتی نرخ ارز موجب افزایش هزینه تمام شده کالا و از دست دادن مزیت رقابتی در بازارهای داخلی و خارجی می گردد.

در صورتی که انتظارات روشنی از بازدهی و سود وجود داشته باشد یک سرمایه گذار وارد بازار می شود.هر چه فضای کسب و کار برای سرمایه گذاری نامناسب تر باشد، سرمایه گذاران ترجیح می دهند تا در جایی با ریسک کمتر سرمایه گذاری کنند. این خود منجر به خروج سرمایه از کشور می شود و یا هجوم آنها را به طرف طرح های زود بازده که اغلب نا مولد می باشند در پی دارد. برای دستیابی به رشد و توسعه و کاهش بیکاری نیازمند تامین مالی در بخش تولید جهت تامین نقدینگی واحدهای موجود و سرمایه‌گذاری برای طرح‌هایی با توجیه اقتصادی هستیم. بخشی از این اقدامات از طریق دولت باید صورت گیرد و بخشی دیگر مربوط به رفتارهای اقتصادی خودمان می باشد ( رفتار اخیری که به حبابی شدن قیمت سکه و نرخ ارز کمک کرد ). بعد از گذشت کمتر از دو هفته از هرج و مرجی که در بازار ارز و سکه اتفاق افتاد، برای همه واضح می باشد که حرص و طمع مردم از دلایل عمده حبابی شدن قیمت ها بود.

حوریا حبیبی

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *