بانکی دات آی آر: امروز دنیای کسب و کار در حال تغییر و تحول است. افراد جوان بیشتر از اینکه تمایل داشته باشند برای یک سازمان دولتی و بزرگ کار کنند، ترجیح می‌دهند کسب و کار شخصی خود را داشته باشند. کارآفرینی همیشه برای قشری که تازه از موسسات آموزشی فارغ التحصیل شده‌اند، جذاب بوده و هست.
معمولا یک یا چند نفر با خلق ایده‌ای جدید وارد دنیای کار می‌شوند و بسته به نوآوری و شرایط بازار و هوشمندی خود به موفقیت دست می‌یابند. اما کار کردن در یک استارتاپ با تیمی که تازه کار خود را شروع کرده است، چه مزایا و معایبی دارد؟
- اول از همه شما این فرصت را خواهید داشت که در زمینه‌های مختلف شرکت تجربه کسب کنید. معمولا در استارتاپ‌ها برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها، مسئولیت‌ها بین اعضای تیم تقسیم می‌شود و همه افراد به تمام بخش‌های کار تا حدودی مسلط می‌شوند.
- هر کس سهم خود را در پیشبرد روند کار دارد. فعالیت و نقش شما مستقیم روی موفقیت استارتاپ اثر خواهد گذاشت. به این ترتیب رضایت شخصی شما به عنوان یک فرد تأثیرگذار در گروه بیشتر خواهد شد و شما به عنوان یک فرد مستقل در گروه مسئولیت بزرگی را بر عهده خواهید گرفت.
- محیط کار در یک استارتاپ همیشه پویا و معمولا متشکل از جوان‌هایی است که هرکدام پتانسیل و ظرفیت‌های به خصوصی دارند. شما از شمار ساعت‌هایی که در محیط کار هستید، هیچ وقت خسته نخواهید شد.
- جو استارتاپ‌ها به طور کلی خیلی رسمی نیست و تا حدودی سلسله مراتب در آن تعریف نمی‌شود. بنابراین شما در کنار تیم احساس می‌کنید مانند یک خانواده هستید. مانند زمانی که در یک تیم فوتبال، خوردن نوشیدنی با مربی تیم هرگز غیر معمول تلقی نمی‌شود، فضای محیط کار هم فضایی دوستانه و غیر رسمی است.
- در چنین محیط‌هایی معمولا فرآیندهای کاری کوتاه‌تر طی می‌شوند و قوانین کمتری وضع می‌شود. این امر به تیم اجازه می‌دهد روند کار سریع‌تر انجام شود و اینکه تغییرات یا اصلاحات در سازمان خیلی سریع‌تر شکل گیرد.
- کار کردن در یک استارتاپ این امکان را به شما خواهد داد که خلاقیت خود را توسعه بدهید و توانایی‌های خود را برای حل مشکلات بیشتر کنید.
- شما با کار کردن در یک استارتاپ این شانس را برای پیشرفت، رشد و ارتقا خواهید داشت.
معایب کار کردن در یک استارتاپ
در کنار خوبی‌ها و امتیازاتی که با کار کردن در یک استارتاپ می‌توانید تجربه کنید، معایبی نیز وجود دارد که به برخی از آنها می‌پردازیم:
- وقتی در یک استارتاپ کار می‌کنید، زمان دیگر در اختیار شما نیست. مثلا هیچ ذهنیتی از 9 یا 17 ساعت کار در روز وجود ندارد؛ این دقیقا همان چیزی است که در برخی کسب و کارهای بزرگ می‌بینیم.
- ساختن یک کسب و کار موفق، یک فرآیند طولانی است و با فراز و نشیب همراه است. باید کمی صبر داشته باشید، چون موفقیت در چنین محیط‌هایی یک مسیر بدون حادثه نیست.
- کار کردن در یک تیم و در یک استارتاپ یک تجربه شخصی تنش زاست، شما بعضی اوقات فکر می‌کنید روی کوهی از احساسات هستید. استرس و اضطراب، در مسیر همیشه همراه شماست.
در آخر اینکه موفقیت همیشه تضمین شده نیست، حتی اگر شما و همکاران‌تان در یک استارتاپ از هیچ تلاشی فروگذار نکنید. امنیت کاری حتی در کسب و کارهای بزرگ همیشگی نیست. اگر شما علاقه‌مند به کار در یک استارتاپ هستید، باید همیشه از خودتان این سوال را بپرسید که ترجیح می‌دهید:
1- شغلی داشته باشید که در آن بتوانید مهارت‌های خود را به طور کامل توسعه بدهید اما با حقوق و مزایای کم و در زمان کوتاه
2- در یک کسب و کار با ساختاری یکپارچه کار کنید، با یک وظیفه خیلی مشخص و اینکه تأثیر خیلی کم اما امنیت شغلی داشته باشید؟
معیارها و ایده‌آل شما از شغل آینده‌تان در انتخاب شما تاثیرگذار است. بدانید که تلاش‌ها و فداکاری‌های شما در مدت زمان کم همیشه پاداش درازمدت خواهد داشت. در آغاز راه روی توسعه شخصی خود سرمایه‌گذاری و فکر کنید که چگونه می‌توانید مثلا از 30 سالگی سهم خود را از بازار کسب و کار به دست آورید.
منبع: فرصت امروز
► رشته‌های کمتر شناخته‌شده با شغل‌های پردرآمد
درآمد قابل قبول با پرورش «بوقلمون» ◄
در بیمارستان‌های این کشور، به جای اینکه اورژانس به محلِ حادثه برود به جای دیگری هدایت می‌شد و این یعنی بحران. حتی شرکت‌های خودروسازی نیسان و رنو هم بخش‌هایی از تولیدشان را به خاطر این ویروس تعطیل کردند.
روزی را در نظر بگیرید که تمام اهدافِ کاری‌تان به سرانجام رسیده است و حس می‌کنید لیاقت حقوقِ بالاتری دارید. این روز دقیقا همان روزی است که داشتنِ مهارت‌های ارتباطی به کمک‌تان می‌آید.
این زوجِ دوست داشتنی، وقت و هزینه‌ی زیادی صرفِ تبلیغات برای جذب مشتری کرده بودند؛ در نتیجه به مشتری‌های قدیمی کمتر از قبل توجه می‌شود و همین باعث شده تا مشتری‌های قدیمی ترک‌شان کنند.
فرض کنید در سازمانی مشغول به کار شده‌اید. ایده‌ی خوبی در مورد بهتر انجام دادنِ کارهای سازمان به ذهن‌تان می‌آید. اینکه چطور همکار یا مدیرتان را مجاب کنید ایده‌تان ارزشمند است، به مهارتِ فروشِ شما بستگی دارد.
دور و برتان را نگاه کنید. بینِ دوست و آشنا و همکلاسی‌های سابق و افراد فامیل، چه تعداد افرادی را می‌بینید که به دنبال تحصیلات عالیه (ارشد، دکتری، پست دکتری) رفته‌اند؟
البته کسب و کارها می‌توانند با تولید محصولات جدید، هدایای ارزشمند و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریانِ جدید را به سمت خودشان جذب کنند، اما چه جذبی؟
شاید وقتی صحبت از کارِ نوجوانان بشنوید، لبخند بزنید و از موضوع رد شوید. حق هم دارید، کار برای تحصیلکرده‌ها وجود ندارد، آن وقت نوجوان 14، 15 ساله کار پیدا کند؟
نوجوان‌ها معمولا برای نشان دادنِ حسِ بزرگ‌شدن، کارهای بزرگسالان را انجام می‌دهند. گاهی از خواهر و برادرِ کوچکتر مانندِ والدین مراقبت می‌کنند، گاهی مسولیت خریدهای خانه را بر عهده می‌گیرند و گاهی به سراغ کارِ نیمه‌وقت می‌روند.
لیزی در سال 2014 در 14 سالگی سایتی راه‌اندازی کرد و در آنجا دستور غذاهای سالم را قرار داد.