تا زندگی هست ...

دوشنبه ، 11 بهمن 1389 ، 11:27


یک روز وقتی داشتم صفحات متعدد وبسایت ها را به دنبال مطلبی که ارزش خواندن داشته باشه و حتی  ارزش وقت گذاشتن برای مطالعه می گشتم که  به تصویر زیر بر خوردم. معلولانی  بسیاری همانند افراد حاضر در این تصویر را دیده بودم که با امید به ورزش می پردازند. مخصوصا زمان پاراالمپیک. اما وقتی مطلب زیر آن را مطالعه کردم حس غریبی بهم دست داد.

 



زیر نویس عکس از این قرار بود:

" معلولین حادثه زلزله هاییتی در حال تلاش برای به چنگ آوردن توپ در بازی ای فوتبالی که در استادیوم ملی این کشور برگزار می شود."

تیتر این عکس خبری  نیز چنین بود: تا زندگی هست، امید هست.

به یادم اومد که هستند بسیاری از کسانی که زندگی را به قافیه حوادث بزرگ و تلخ زندگی شون نباختند. شاید برای بسیاری از ما حرف زدن راجع به این افراد راحت و بعضا تکراری شده باشه. اما برای کسانی که این روزها به خاطر عوامل متعددی در زندگی شون خود رو شکست خورده فرض می کنند و یا به قولی کشتی شون غرق شده اگر فقط چند لحظه نه با چشم و گوش ظاهر که با چشم و گوش دل بخوان که به اطرافشون نگاه کنن و گوش بدن این حرف ها باید براشون زیاد فرق کنه و درک کنن که آخر دنیا کجا می تونه باشه. آخه الان به قول خودشون آخر مصیب زده ها و بد بخت ها هستند.

ته زندگی های تلخ  همه آدم ها که بگردیم، دست خودشون رو در هم زدن سختی زندگی ها شون خوب می تونیم پیدا کنیم. اما من با دیدن این عکس می خوام امروز از اون آدم های مثبتی صحبت کنم که نه تلخ ترین حادثه ها و نه شرایط ناگوار زندگی شون هرگز باعث نشد که زندگی رو به قربانگاه روح و توانایی های دیگرشون تبدیل کنن. می خوام از کسانی یاد کنم که نه معلولیت که مصیبت های زندگی شون رو، سنگ لغزشی به قهقرا ناامیدی قرار ندادند بلکه از آن چوب دستی محکمی ساختند که صخره ها و سنگلاخ ها را با آن طی کنند.

و یکی از زیباترین سوره های قرآن کریم را یاد آور می شوم ، تا اگر مشغله ما گاهی باعث می شود که از کلام خداوند همه زیبایی ها و عالم بر احوالمان دور شویم به یاد آوریم که خداوند نیز با ما چگونه سخن گفته است.

"والعصر. ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر"

"به عصر و زمان سوگند، که انسانها همه در زیانند، مگر کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده اند."

سوره والعصر

تا به حال عکس این دانشمندان جوان و نابغه کشور را دیده اید؟ جوانی که با همه درد ها و مشکلات جسمانی تا آخرین لحظات زندگی خود دست از کسب علم و دانش برنداشت و مدال های افتخار را یکی پس از دیگری به گردن آویخت.

 



محمد شیرعلی شهرضا که از دانشجویان ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و متولد سال 1365 بود دانشجوی نابغه دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف که دانشجوی نمونه کشوری سال 86، دارنده رتبه اول جشنواره جوان خوارزمی در سال 85 و پژوهشگر ممتاز انجمن رمز ایران بود. در طول دوره کارشناسی خود موفق به ارایه 80 مقاله علمی در کنفرانس‌های بین‌المللی شد و 13 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر علمی پژوهشی داشت و یک اختراع ثبت شده نیز از خود به جا گذاشت. او در سال 1385 به عنوان پژوهشگر جوان ممتاز انجمن رمز ایران در مقطع کارشناسی برگزیده شد و در دومین کنفرانس بین‌المللی ایکتا 2006 (ICTTA 2006) به عنوان جوان‌ترین محقق انتخاب شد و همچنین در یازدهمین کنفرانس بین‌المللی انجمن کامپیوتر ایران (CSICC2006) به عنوان جوان‌ترین محقق برگزیده شد. این دانشجوی فقید یک کتاب به عنوان «آموزش الگوریتم‌ها» تألیف کرد و همچنین 2 بخش برای دایره المعارف Encyclopedia of Mobile Computing &commerce و کتاب Handbook of on secure Multimedia Distribution را نوشته است. زمینه‌های تحقیقاتی مورد علاقه وی نهان‌نگاری اطلاعات، برنامه‌نویسی تلفن همراه و سیستم‌های تفکیک کاربران انسانی از ماشین بود.

وی چندی پیش بر اثر ناراحتی ستون فقرات درگذشت.

آیا محمد شیر علی شهرضا لحظه ای خود را اسیر درد و رنجی کرده بود که تمام عمر گریبانگیر او بود؟ اگر چنین کرده بود آیا از این عمر کوتاه اما پرثمر وی خبری بود؟

 

کاش می دونستم که  اگر جای دانشمندی مانند استیون هاوکینگ(Stephen Hawking)بودم آیا من هم امروز در این جایگاه علمی قرار داشتم. با سرگذشت وی آشنا شوید و قضاوت را به وجدان خود بسپارید. بخشی از سرگذشت وی:

 

 

این اعجوبه مفلوج استیفن هاوکینگ پرآوازه ترین دانشمند دهه آخر قرن بیستم است که اکنون در دانشگاه معروف کمبریج همان کرسی استادی را در اختیار داردکه بیش از دو قرن پیش زمانی به اسحق نیوتن کاشف قانون جاذبه تعلق داشت. او به دنبال احساس ناراحتی هایی در عضلات دست و پا در ژانویه 1963 یعنی آغاز بیست و یکسالگی مجبور به مراجعه به بیمارستان شد و آزمایش هایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان ناپذیری را نشان داد. این بیماری که به نام ALS شناخته می شود بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می دهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین می برد و با تضعیف ماهیچه ها فلج عمومی ایجاد می کند بطوریکه بمرور توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب می شود. معمولا مبتلایان به این بیماری بی درمان مدت زیادی زنده نمی مانند و این مدت برای استیفن بین دو تا سه سال پیش بینی شده بود. در ادامه بخوانید: سرگذشت استیون هاوکینگ

این دو تنها  نمونه ای از دانشمندان بزرگ همین سال های زندگی ما بودند وهستند بسیاری از قهرمانان ورزشی، هنری و بسیاری از افرادی که در یک روز چشم گشودند و سلامتی ای  را از دست رفته یافتند که تمام لحظات عمر خود را باید با آن سپری می کردند اما نامشان به نیکی یاد می شود و کثرت آنان دست من را از نوشتن و نام بردن همه آنان عاجز کرده است.

اما روی سخنم با دوستم و بسیاری از دوستان هم درد او:

یک روز با دوستم کلی سر این که نا امید بود و چون درسی رو که خونده بود رو دوست نداشت و کار هم پیدا نمی کرد بحثم شد. هر چی من می گفتم عوض این که ناامید باشی بلند شو برو دنبال کارهایی که درش توانایی و استعداد داری ، گوشه اتاق یا بهتر بگم ماتمکدش کز کرده بود و من هم بلد نبودم یک جوری سر ذوقش بیارم.

اما امروز دیدن یک عکس برای من یک تلنگر بزرگ بود و یک دنیا درس. بیایید از دیده و حقیقت های زیبای زندگی مون درس زندگی کردن بیاموزیم.

خبرهای منتخب بانکی :

================

 

► گزارش تصویری از خطرناک ترین پل های جهان
سکه 500 تومانی و نگرانی های مردم+عکس ◄

مطالب مرتبط
بنر