ما هم پولدار می شویم اگر …

ارسال شده توسط eco در ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

شاید همه‌ی مردم ندانند که صنعت توریسم هم می‌تواند جایگزین درآمد نفت شده سالانه میلیاردها دلار ارز سرازیر کشور سازد. مثلا اسپانیا، یونان،‌ ترکیه و چند کشور مهم دیگر در جهان هستند که با سرمایه‌گذاری‌های کلانی که برای صنعت توریسم انجام می‌دهند، بیشترین توریست‌های جهان از آن کشورها دیدن می‌کنند.

من که در حدود ۳۰ سال است در اسپانیا رفت و آمد دارم و گاهی ماه‌ها اقامتم در آن جا طول می‌کشد، طبق تحقیق و برآوردهایی که انجام داده‌ام، مشاهد کرده‌ام که دولت و مردم اسپانیا تمام فکر و ذکرشان در پی جلب درآمد توریست است مثلا بهترین پزشکان سلامتی جهان را به شهرهای مهم ساحلی کشانده‌اند تا ثروتمندان در آن جا در کنار دریا و یا سواحل ضمن استراحت به معالجه هم بپردازند و از این طریق پول سرشاری نصیب کشور می‌شود.

شاید ندانید از خانواده سلطنتی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و عربستان سعودی گرفته تا دورترین نقاط جهان مردم برای معالجه اعصاب، انجام عمل جراحی زیبایی و سلامتی به شهرهای اسپانیا می‌آیند. دولت ایران، حال که پزشکی و تکنولوژی ایران نه با شعار بلکه واقعا خیلی پیشرفت کرده است، می‌تواند مراکز بهداشتی و کلینیک‌های درمانی در رامسر، کیش، بندرانزلی، شیراز و تبریز به وجود آورده و لااقل ثروتمندان حاشیه خلیج‌فارس را به این سو بکشاند.

البته نباید فراموش شود که تبلیغ در رادیو تلویزیون‌ها و مجلات مهم جهان نقش مهمی در کشاندن توریست ایفا می‌کند. مثال زنده از اسپانیا بگویم که این کشور ۴۰ میلیون جمعیت دارد، در حالی که سالیانه رسما ۶۰ میلیون توریست را پذیرایی می‌کند.

وسایل آسایش توریست‌های حتی فقیر در اسپانیا توسط دولت فراهم است. از فرودگاه تا شهر تاکسی ۴۰ یورو کرایه دارد ولی اتوبوس‌های شهری آخرین مدل تنها با یک یورو توریست‌ها را خیلی راحت و سریع به شهر می‌آورد.

در شهرهای حتی کوچک و دوردست تلفن‌های عمومی با ۴۰ سنت و یک یورو می‌تواند تماس توریست‌ها را در خیابان‌ها با خانواده‌هایشان در کشورهای دوردست فراهم سازد. دولت ما هم باید مساله تلفن راه دور، اتوبوس‌های فرودگاه و راه‌آهن به شهر را در صورت آمادگی برای داشتن ارزهای توریست، مدنظر قرار دهد. هم‌اکنون اسپانیا، ترکیه و یونان با وجودی که میلیون‌ها دلار درآمد از طریق توریست دارند، باز هزاران دلار و یورو برای چاپ و نشر آگهی در مجلات مهم دنیا نظیر تایم و نیوزویک خرج کرده و حتی در تلویزیون‌های مهم جهان نظیر BBC، CNN و دویچله وله آلمان و تلویزیون بین‌المللی الجزیره هزینه می‌کنند. سفارت‌خانه‌های ایران باید در همکاری و آگهی دادن به مطبوعات جهان فعال باشند.

الان به خاطر شهرت آقای احمدی‌نژاد در جهان، مردم دنیا ایران را کشوری غنی و باثبات و صاحب تکنولوژی پیشرفته می‌دانند و این شعار نیست و من با سند رسانه‌های خارجی این‌ها را می‌نویسم. باید از این موقعیت استفاده کرد. دولت باید از طریق سفارت‌خانه‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج در روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون‌ها مانند اسپانیا، ترکیه و یونان آگهی‌های رپرتاژگونه چاپ و نشر کند.

در زمان آقای خاتمی این کار برجسته چند بار در رسانه‌های خارجی از جمله روزنامه مهم انگلستان- تایمز- انجام شد و من چند رپرتاژ مقاله مانند سفری بسیار عالی خواندم که برای ایران و ایرانی آبرو بود و برای برآورد کردن ارز خارجی درآمد. این برنامه‌ها باید تکرار شود. ایران، دریا، مراکز زیارتی بسیار والا، نقاط تماشایی فراوان در نزدیکی کوه سبلان در مرز روسیه، مشهد و خراسان در مرز افغانستان، رضاییه (ارومیه) و بناب، مراغه و تبریز در مرز جلفا با فرودگاه‌های خوب و راه‌آهن دارد و فقط به کمی همت و علاقه مردم و مسوولان احتیاج دارد.

کشورهای اسلامی دیگر هم از نظر جلب توریست می‌توانند مدل باشند: در مجله معتبر پاریس ماچ (PARIS MUCH) چاپ فرانسه دو صفحه مقاله و رپرتاژ جالب از کشور مالزی چاپ شده و نوشته شده بود اسلام از سال ۱۴۱۴ یعنی قرن چهاردهم در مالزی حرف اول را می‌زند و اولین مذهب کشور است. ولی مناظر دیدنی، کوه‌ها، پرورش ۸۰۰۰ نوع گل زینتی، حتی دریایی و دریاچه‌ای می‌تواند برای توریست‌های جهان تماشایی و دیدنی باشد و بعد در پایان رپرتاژ که حتما با پول دولت مالزی چاپ شده بود، آدرس هتل‌ها و مسافرخانه‌ها و نوع هواپیما و قطار و نرخ آن نوشته شده بود.

منظور این است که از آن جا که در نظام جمهوری اسلامی ترس از آن است که توریست‌ها حجاب و اخلاق اسلامی را رعایت نکنند؛ باید گفت که ما باید در وهله‌ی اول به توریست‌های زیارتی، پزشکی، استراحتی (کلینیک‌های توام با درمان و آفتاب و پزشک در محل‌ها و روستاهای خوب آذربایجان و شمال) بپردازیم و بعد به این نکته هم توجه داشته باشیم که پول توریست حال در دست بازنشسته‌ها و سالمندان خارجی است. چون بالای ۴۵ ساله‌ها بیشتر ماشین و خانه و درآمد ثابت دارند و در سال به دنبال استراحت و گاهی تمدد اعصاب و درمان هستند و برای آنان پوشیدن یک روسری و مانتو ساده هیچ اشکالی ندارد.

و مردان آن سن هم اهل شلوغی و غیره نیستند. از سوی دیگر من در فرودگاه مهرآباد تهران، فرودگاه تبریز و فرودگاه مشهد با توریست‌های خارجی روبه‌رو شده و صحبت کرده‌ام که ساده‌ترین و با آبروترین لباس‌ها را پوشیده و برای دیدن مشهد، تبریز و شیراز به ایران آمده‌اند که ظاهر آنها از بسیاری از جوانان ساده‌پوش ما ساده‌تر بوده است.

با این امکانات کم هم که داریم، توریست‌های آمریکایی و اروپایی که به ایران آمده‌اند راضی از ایران برگشته‌ و مبلغ سفر به ایران هستند. تا آن جا که من می‌دانم هم‌اکنون از سوئیس، اتریش و اسپانیا تورهای توریستی به ایران سفر می‌کنند. من با چند نفر از آنان از آمریکایی‌ گرفته تا سوئیسی و آلمانی و اسپانیایی صحبت کرده‌ام. اکثر آنان از غنی بودن کشور ما در حیرت بودند.

از این همه راحتی خانه‌های ایرانی، غذاها و خرید در بازارهای ایران بخصوص تهران و تبریز غرق در شادی و لذت بودند و می‌گفتند ما بعد از سفر به ایران فهمیدیم که ایران جای دیگر و یک کشور جالب و بخصوص است و احترامشان به ما بیشتر و بیشتر شده و حتی گاهی مدافع ایرانیان شده‌اند؛ نظیر خانم دکتری که در مرکز پزشکی مادرید اسپانیا وقتی که دفتر بیمه پزشکی به نام آلوارز مرا دید و فهمید ایرانی هستم گفت:

شما چه کشور زیبایی دارید؛ ما با تور ۱۵ نفر رفته بودیم مشهد، یزد، تهران و اصفهان خیلی به ما خوش گذشت و بعد النگوهای طلایش را نشانم داد و گفت این‌ها را از اصفهان خریده‌ام. همه دوستانم می‌گویند خوش به حالت این بار رفتی ایران ما را هم ببر. و یا یک روزنامه‌نگار آمریکایی چهار سال پیش به من می‌گفت چند نفر برای سفر توریستی و کنگره به ایران رفته بودند خیلی از ایران و زندگی ایرانی چیزهای جالبی تعریف می‌کردند من هم جور بشود می‌خواهم به ایران بروم.

کنگره و فستیوال موسیقی مذهبی در کشورهای لبنان، مصر، سوریه، عربستان موسیقی مذهبی و سرود و ترانه‌هایی که در ستایش ائمه و امامان گفته و سروده می‌شود بسیار طرفدار دارد. ما همه ساله می‌توانیم فستیوال واقعی سرود و موسیقی مذهبی روز را برای جوانان کشورهای مسلمان راه انداخته، آنها را نیز به ایران اسلامی بکشانیم.

ایراندخت  صادقی وند

در انگلستان خانه بخرید!

ارسال شده توسط eco در ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

قیمت خانه در انگلستان به شدت کاهش یافته است.

 

بر اساس گزارش یکی از نهادهای دولتی انگلستان قیمت خانه طی سال ۲۰۰۸ و اوایل سال ۲۰۰۹ با کاهش  شدید ۱۵ درصدی مواجه شده است.

 

به علت کاهش روزافزون قیمت مسکن در ماههای آگوست تا نوامبر بیش از ۴۱ هزار خانه در معرض فروش قرار گرفته است.

 

البته بازار نامطمئن مسکن باعث شده معاملات ملکی در ماه نوامبر به نسبت مدت مشابه در سال ۲۰۰۷ نزدیک به ۷۰ درصد کاهش یابد.

 

این وضعیت باعث شده است برخی صاحبان املاک ، ملک خود را بسیار پایین تر از قیمت پایین آمده آن نیز به فروش برسانند.

 

کاهش شدید قیمت مسکن ، و ادامه ی روند آن باعث نگرانی مسئولان دولتی انگلستان شده است ، هوارد آرچر اقتصاددان اروپایی در این خصوص گفت :” وضعیت کاهش قیمت مسکن ، خطرناک تر از آن است که مسئولان انگلیسی فکر می کنند ، در صورتی که دولت انگلیس با کمک بانکهای کشور و سایر نهاد های اقتصادی کفی برای کاهش قیمت مسکن تعیین نکنند ، بازار مسکن در انگلیس با فاجعه مواجه خواهد شد.”

بازار راکد مسکن در انگلیس باعث شده بسیاری از مشاوران املاک در این کشور ، کار خود را رها کنند که این مسئله نیز بحران رکود بازار مسکن را تشدید کرده است.

 

البته مسئولان انگلیسی با وعده ی تعیین کف قیمت برای مسکن و هم چنین خریداری برخی املاک ، توانسته اند تعدادی از مشاوران املاک را به کار خود بازگردانند ، اما گویا بحران رکود مسکن در انگلیس فراتر از آن چیزی است که مسئولان انگلسی با این گونه اقدامات خود بتوانند آن را کنترل نمایند ، چرا که تعیین کف قیمت و خریداری توسط دولت نیز نتوانسته از کاهش شدید قیمت جلوگیری کند.

در حالی که روز به روز بر تعداد کسانی که به خاطر بازار راکد مسکن کار خود را از دست داده و یا با ضررهای چند میلیون دلاری مواجه می شوند ، دولت انگلیس اعلام کرد بحران مسکن فراتر از آن است که بتواند آن را به زودی حل کند!

زندگی در بیکاری!

ارسال شده توسط eco در ۱۸ اسفند ۱۳۸۷

Jim Kelley

جیم کلی ، ۴۴ ساله به همراه همسرش سوزان و دوفرزندش ، مدیر بازاریابی در کلرادو ی امریکا بوده است .

او که از کسانی است که سال ۲۰۰۹ را با بیکاری آغاز کرده است می گوید :” سوابق من در بازاریابی فوق العاده بود ، من مدتها در کلرادو ، در سمت یک مدیر بازاریابی قوی کار کرده بودم ، تاسف آوره که من ۵ ماهه دنبال کار می گردم…”

 

جیم در خصوص همسرش می گوید :” سوزان به صورت پاره وقت در یک موسسه تحقیقات ژنتیک کار می کند ، ما الان داریم از بیمه ی کارفرمای سوزان زندگی می کنیم ، این تا حدی هزینه های ما را پوشش می دهد ، البته تاکید می کنم تا حدی!”

 

” البته من بیمه ی بیکاری خودم را نیز دریافت می کنم اما تا آنجایی که یادم می آید همیشه سعی می کردم قسمتی از حقوقم را برای دوران بازنشستگی  و برای مخارج غیرمنتظره پس انداز کنم ، اما الان هیچ پس اندازی وجود نداره…”

 

جیم اضافه می کند :” پیش از این من هیچ بدهی نداشتم و در واقع میشه گفت من جزء بیکارانی هستم که وضعیت مناسبی دارند ، من مجبور شدم تمام برنامه های تفریحی خانواده را تعطیل کنم ، در واقع ما دیگر هیچ تفریحی با هم نداریم و این باعث ناراحتی و مشکلات دیگری برای بچه هایمان شده البته همانطور که گفتم ما جزء کسانی هستیم که وضعیت مناسبی دارند ، یعنی هنوز مجبور نشدیم برای تامین هزینه های زندگی و پرداخت صورت حسابها ، خانه مان را بفروشیم !

جیم در پایان با توجه به شرایط خانوادگی اش می گوید :” من و سوزان تا آنجایی که می توانیم ، سعی می کنیم بچه ها را از تبعات بحران اقتصادی دور کنیم ، اما آینده ی آنها چه خواهد شد ؟ آیا آنها تا آخر عمر می توانند تحت حمایت ما باشند ؟ اینها سوالاتی است که من و میلیونها پدر و مادر دیگر از مسئولان داریم…”