بیتردید جوانترین ارز دنیا یعنی یورو اولین کشتهی جنگ جهانی جدید خواهد بود. بحران اخیر اقتصادی در جهان در حال تبدیل شدن به جنگ جهانی تمام عیار اقتصادی است که قطعا شوخیبردار نیست. اما آنچه مسلم است بحرانی که با شدت تمام در حال پیشروی است یک درس اساسی به جهانیان داد که به تنهایی قادر به مقابله با آن نیستند. همکاری و جلسات مداوم بین سران کشورهای دنیا بهترین دلیل برای اثبات این ادعاست.
اما این گونه تعاملات تعارفاتی ظاهرسازانه بیش نیستند چرا که همگی به زودی متوجه شدند که کشورها، فقط و فقط به فکر خودشان هستند. و بخصوص سیاستمداران طوری رفتار میکنند که در آینده انتظارات رایدهندگان حوزه عمل خویش را بربایند. در این میان فرانسه بدتر از همه عمل میکند و تمام قوانین اروپا را زیر پا گذاشته و خواهد گذاشت.
اروپای شرقی که با کمک اروپای غربی و با اسرار آمریکا به اتحادیه اروپا پیوست تا هر چه زودتر از زیر سایه روسیه خارج شود. نمونه این جریان نابرابر است. به قول ما ایرانیها از هول حلیم توی دیگ افتادند و بدون هیچ دوراندیشی و با طناب پوسیدهی اتحادیه اروپا وارد چاه ویل دنیای بازار آزاد گشتند. غافل از اینکه خود را درگیر بازار آزاد بیاعتبار و بیبند و باری نمودهاند که خود روزی در بحران فرو خواهد رفت. قطعا چنین سرعتی، حساب بزرگی خواهد داشت که فقط با سوار شدن بر بنز و فراری نمیتوان به آن پاسخگو بود.
جالب اینکه هماکنون موقع پرداختن آن صورتحساب فرا رسیده است. اروپای شرقی که در حال فرو ریختن در بحران اقتصادی است چنین میاندیشد که در شرایط اضطراری میتواند روی کمکهای پدر جدید خود حساب باز کند. غافل از اینکه پدرخوانده کهنهکار خود به توان بیرون آمدن از این گرداب هولناک را ندارد.
قطعا صاحبان صنایع بزرگ چون پژو، اپل و یا جنرال موتورز، قبل از اینکه به فکر اقتصاد فروخفتهی اروپای شرقی باشند در اندیشهی بازسازی خویشند.
در حال حاضر کشورهای لهستان، چک، مجارستان و حتی اتریش در آستانه ورشکستگی کامل میباشند، به طوری که موسسات مالی آنها که دل به کمک همتایان اروپای غربی خویش بودند، ناامیدانه به آینده مینگرند، چرا که غربیها بیش از پیش خود دچار مصیبتهای اقتصادی گشتهاند.
بیشک بانک جهانی و IFM نیز در چنین شرایطی فقط به فکر حفظ خود میباشند چرا که بعد از کمک به ایسلند، اوکراین و بلاروس دیگر اعتباری برای اروپای شرقی در خرجین مالی خویش ندارند.
از سوی دیگر سهامداران اصلی بانک جهانی و IFM یعنی گروه هشت دیگر از توان سابق برای حمایت از موسسات مالی و اعتباری بینالمللی چون بانک جهانی را نخواهند داشت. در نتیجه کشورهای مقروض به سیستم یورو، چنان ضعیف خواهند شد که به زودی فریاد «تو را به خیر و ما را به سلامت» را سر خواهند داد و شاید در آینده شاهد آن باشیم که یورو به طور کلی باطل گردد و کشورهای حوزهی یورو به پولی ملی سابق خود برگردند. زیاد تعجب نکنید، در سیاست و اقتصاد هیچ چیز عجیب نیست!
و اما اگر چنین اتفاقی بیفتد، قطعا به اقتصاد کشورمان ضربه مهلکی فرود خواهد آمد، چرا که متاسفانه در زمان ریاست آقای دکتر شیبانی بر بانک مرکزی، ایران بیشترین بخش ذخیره ارزی خویش را تبدیل به یورو نموده است. بدیهی است کاهش ارزش یورو و یا احتمال محو آن از بازارهای مالی موجبات کاهش ارزش ریال در برابر دلار خواهد شد. از این رو بهتر است دستاندرکاران کشور هر چه زودتر ذخیره ارزی مملکت را به یک سبد ارزی از ین ژاپن، فرانک سوئیس و یا پوند انگلیس تبدیل کنند.
در آخر یادآور میشوم، هیچگاه به پول نوپا، سست و لرزانی چون یورو دایما در حال سقوط و صعود میباشد نمیتوان دل بست. پس بیاییم کمی جسورانهتر و با دوراندیشی، همراه یورو به چاه ویل نیفتیم.
دیدگاههای تازه