پایان سال و ترس تمدید قرارداد,باترس بیکاری چه کنیم؟

همه کسانی که مشغول به کار هستند در مقطعی از زمان با ترس از دست دادن کارشان روبرو هستند. در جامعه ایرانی که اتحادیه های کارگری و تشکل های صنفی چندان فعال نیستند و قانون کار هم دربسیاری موارد ناقص و همراه با مشکلات فراوان است سایه این ترس بیش از بیش برزندگی افراد سایه افکنده است.

به گزارش بانکی دات آی آر, بسیاری از کارکنان شرکتها وموسسات خصوصی و حتی دولتی روزهای پایان سال وحتی تعطیلات عید را با وحشت ازدست دادن شغل هایشان سپری می کنند و هر چند دلبستگی شان به حرفه وهمکارانشان بیشتر باشد ترس هم رنگ و بویی جدی تر می یابد.

بارها شاهد بوده ایم که افرادی با سابقه های کاری طولانی وحتی نزدیک به بازنشستگی در فرآیند تعدیل نیرو ها با بی رحمی بله با بی رحمی اخراج شده اند و چه بسیار مردانی که در سنین نزدیک به بازنشستگی شرمنده اعضای خانواده شان شده اند.

داود کارمند یکی از شرکت های وابسته به وزارت راه که پس از ۲۴ سال خدمت صادقانه اخراج شد، در این زمینه به خبرنگار ما گفت: من از همان ابتدای استخدام به صورت پیمانی و قراردادی استخدام شدم .

در طی ۲۴ سال خدمت بارها و بارها شاهد رسمی شدن کارکنانی بودم که به خاطر برخی سهمیه های خاص و نه به خاطر توانایی های حرفه ای شان رسمی شدند و این امر هر روز از انگیزه های من می کاست، اما از آنجا که مثل تمام مردان ایرانی علاقمند به همسر و دو فرزندم بودم با این افسردگی مباره کرده و به کارم ادامه می دادم.

وی می افزاید: هر سال عید تلاش می کردم اعضای خانواده بیشترین لذت را از تعطیلات ببرند، اما خودم و در ذهنم همیشه نگران تمدید قرارداد بودم و اینکه بعد از عید چه اتفاقی خواهد افتاد. از آنجایی که قدیمی ها می گویند از هرچه بترسی به سرت می آید بالاخره اخراج شدم و حالا هم در یک آژانس راننده ام اما خدارا شکر که همین ماشین بود وگرنه…

هر چه کاری که شما انجام می دهید ساده تر بوده و زمان آموزش آن به یک مبتدی برای انجام همان کار کمتر باشد شما بیشتر در معرض از دست دادن کارتان و جایگزینی خود با همان مبتدی قرار دارید.

بعنوان مثال، اگر شما یک منشی در یک شرکت سهامی هستید و بسیار محبوب همه ی کارکنان می باشید، زیاد به خود نبالید زیرا تعلیم وظایف شما به یک مبتدی چندان مشکل نیست و شما در حاشیه ی امنیت شغلی قرار ندارید و اصولاً شغل شما چندان قابل توسعه به سطح مهارت شخصی و واقعی نمی باشد.

بنابراین رئیستان به هر دلیلی ولو اینکه از قیافه تان خسته شده باشد می تواند شما را اخراج کند!

 

 

از طرفی فرض کنید شما یک معلم حق التدریس زبان انگلیسی می باشید و قراردادی یکساله برای تدریس دارید و می دانید که چندان از نظر شغلی در امان نیستید، اما خبر خوب این است که شغل شما قابلیت توسعه و ارتقاء به یک مهارت شخصی و واقعی را دارا می باشد.

بدین صورت که اگر شما قابلیت های خود را از نظر دانش و روشهای انتقال مفاهیم به دانش آموزان بالا ببرید و با روشهایی که می توان بصورت خصوصی به تدریس زبان انگلیسی پرداخت آشنا شوید، می توانید در قبال تدریس کتابی معین برای مدتی معین و به افرادی معین، مبلغ مشخصی را مطالبه نمایید. طبق تعریفی که از مهارت شخصی ارائه کردم شما در این صورت وارد قلمرو مهارت شخصی شده اید و البته هر چه در این قلمرو جلوتر روید و مهارتهای خود را افزایش دهید بیشتر به یک “برند” تبدیل خواهید شد و البته پول بیشتری نیز کسب خواهید نمود.

بیکاری مشکل بسیاری از جوامع اعم از توسعه یافته و در حال توسعه می باشد. به گمان من تنها راه در امان ماندن از بیکاری یا به طور عمومی ترس از بیکاری،  توسعه و سرمایه گذاری روی یک مهارت شخصی در زندگی می باشد.

از نظر من یک مهارت شخصی یا یک مهارت واقعی عبارت است از قدرت و توانایی ویژه در آغاز، هدایت و تکمیل یک فرآیند یا به عبارتی یک پروژه ی کوچک که به کسب مقدار معینی پول می انجامد.

بعنوان مثال اگر شما یک نویسنده هستید و دارای مهارت شخصی نویسندگی،باید تمام راههای کسب پول از طریق نوشتن را بدانید و بعلاوه شما باید بتوانید یک یا چند راه را برای کسب درآمد خود برگزینید و در نهایت شما باید قادر باشید در یک مدت معین یک کتاب یا مقاله را شروع کرده و به پایان برسانید و در قبال آن پول دریافت نمایید.

طبیعت بعضی از شغلها چندان با مهارت شخصی سازگار نیست و دقیقاً به همین دلیل است که گروه زیادی از افراد همواره نگران امنیت شعلی خود هستند. اما یک نکته واضح و مبرهن است و آن این است که اگر نتوانیم در کار و حرفه ی خود به سطح مهارت شخصی واقعی دست پیدا کنیم هیچگاه از هراس و واهمه ی بیکاری در امان نخواهیم بود.

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

=================

به اشتراک بگذارید
فریناز مختاری
فریناز مختاری
مقاله‌ها: 35586

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *