چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (6)

پنجشنبه ، 19 ارديبهشت 1392 ، 07:05

برای مشاهده تمام شماره های این سلسله گزارش ها اینجا عضو شوید

کسب و کار شخصی و درآمد مستقل داشتن آرزوی خیلی هاست. بسیاری از مردم در سراسر جهان رویای داشتن شرکتی بزرگ با کارمندان بسیار و ریاست بر آن را در سر می پرورانند اما خبر ندارند که با یک شرکت کوچک و تعداد محدودی کارمند هم می توان موفق شد.

از این پس قصد داریم در سلسله گزارش هایی به تبیین اصولی تازه و نو درباره کسب و کار بپردازیم تا کاربران گرامی سایت بانکی بتوانند با دید بازتری درباره کسب و کار خود تصمیم بگیرند.

آنچه در سلسله گزارش های پیش رو می خوانید با آنچه تاکنون درباره راه اندازی و اداره یک کسب و کار شنیده یا خوانده اید تفاوت دارد..

داستان این مجموعه گزارش درباره شرکتی نه چندان بزرگ اما بسیار موفق است که با تکیه بر اصولی که از نظر منطقی چندان درست به نظر نمی رسند به درآمدهای میلیونی رسیده است.

روزهای یک شنبه و پنجشنبه هر هفته منتظر یک قسمت از این گزارش باشید.

پیشنهاد ما به شما این است که خواندن این رشته گزارش ها را از دست ندهید

 

چشم انداز داشتن غیر ممکن است

دنیایی تفاوت است بین یک اعتقاد صادقانه با چشم اندازی قراردادی که نشان دهد به چه اعتقاد دارید. ما می دانید و شما هم می دانید که عبارت "ارائه کننده بهترین خدمات" برای چسباندن روی دیوارها درست شده و اصولا با دنیای واقعی فاصله دارد.

تصور کنید در دفتر یک شرکت خدمات خودرو ایستاده اید؛ اتاقی سرد با کف پوش های کثیف و کانتر خالی. در همین حین با کاغذی پاره و پوره مواجه می شوید که روی دیوار اتاق نصب شده است: ماموریت ما ارائه خدمات در حوزه  اجاره، لیزینگ و فروش خودرو و تمامی خدمات مرتبط با بهترین کیفیت می باشد و در انجام این کار به فکر خدماتی فراتر از انتظار هستیم. تلاش ما این است که وفاداری مشتریانمان را با ارائه خدماتی فراتر از تعهدمان افزایش دهیم و تجربه ای ماندگار برای آنها به جا بگذاریم. ما باید به کارمندانمان جهت خدمات بهتر به مشتری انگیزش دهیم و ...

و شما در حالیکه این جملات را می خوانید با خود فکر می کنید چه کسی قرار است این خدمات را به من بدهد و حس می کنید این جملات از دنیای واقعی که در آن قرار گرفته اید کاملا فاصله دارد.

 


سرمایه گذار خارجی آخرین نقشه است

یکی از اولین سوالاتی که ممکن است به ذهنتان خطور کند این است که پول از کجا بیاوریم؟

اغلب مردم فکر می کنند پاسخ این سوال جذب سرمایه گذار خارجی است. اگر می خواهید کارخانه، رستوران یا فعالیتی اینچنینی داشته باشید، احتمالا نیاز به سرمایه گذار خواهید داشت. اما در جریان باشید که امروزه خیلی از کسب و کارها نیازی به زیرساخت های گران قیمت ندارند.

امروزه ما در اقتصاد خدماتی هستیم. کسب وکارهای خدماتی از قبیل مشاوره، شرکت های نرم افزاری، خدمات مجالس، طراحی گرافیکی و صدها کسب و کار دیگر به پول زیادی برای راه اندازی نیاز ندارند. اگر هدفتان کسب و کارهایی مانند اینهاست از جذب سرمایه گذاری خارجی اجتناب کنید.

در حقیقت، فارغ از اینکه قرار است استارت چه کسب و کاری را بزنید، سعی کنید حداقل سرمایه گذاری مورد نیاز خود را جذب کنید. خرج کردن پول دیگران شاید به نظر عالی برسد، اما دردسرهای زیادی با خود همراه دار، چراکه ممکن است عنان کار را از دستتان برود.

در صورت جذب سرمایه گذار مجبورید پاسخگویش باشید. در ابتدای کار و وقتی اندیشه های دو طرف در یک راستا هستند، همه چیز آرام است، اما وای از آن روز که سختی و مشکلی پیش آید! به نظرتان چه اتفاقی می افتد؟

آیا شما کسب و کار خود را شروع کرده اید که از دیگران دستور بگیرید؟ سرمایه گذار می خواهد پولی که سرمایه گذاری کرده با سودش خیلی برگردد(معمولا بین 3 تا 5 سال)، در ضمن جذب سرمایه گذار اعتیاد آور هم هست، چون هیچ کاری راحت تر از خرج کردن پول دیگران نیست!

وقتی روز به روز مخارتان بیشتر شود، سرمایه بیشتری به کسب و کار شما تزریق شده و سهم شما از کسب و کار کم می شود. واقعا چنین معامله ای خوبی نیست.

نیازتان کمتر از تصورتان است، مطمئن باشید!

آیا واقعا به 10 نفر نیاز دارید، آنهم درحالیکه کارتان با 2 یا 3 نفر راه می افتد؟

آیا واقعا به 500.000 دلار نیاز دارید یا کارتان فعلا با 50.000 تا یا 5000 دلار راه می افتد؟

آیا واقعا برای انجام کارها به 6 ماه زمان نیاز دارید یا می شود 2 ماهه همه کارها را انجام داد؟

آیا واقعا به دفتر کار بزرگ نیاز دارید، یا یک دفتر کار مشترک با دیگران فعلا کفایت می کند ؟

آیا واقعا نیاز به تبلیغات و استخدام تیم روابط عمومی دارید یا کارتان به گونه ای دیگر قابل انجام است؟

آیا واقعا نیاز به ساخت یک کارخانه دارید یا می توانید افرادی را استخدام کنید که بتوانند محصول شما را بسازند و در مراحل اولیه کارتان را راه بیاندازند؟

آیا واقعا نیاز به حسابدار دارید یا می توانید این کار را با یک نرم افزار ساده حسابداری خودتان انجام دهید؟

آیا واقعا به دپارتمان آی تی نیاز دارید یا با برون سپاری می توانید نیازهای خود را رفع کنید؟

آیا واقعا به یک کارمند تمام وقت برای پشتیبانی نیاز دارید یا درخواست های پشتیبانی را خودتان می توانید رسیدگی کنید؟

آیا واقعا نیاز به فروشگاه دارید یا اجناس خود را می توانید به صورت آنلاین بفروشید؟

آیا واقعا نیاز به کارت ویزیت آنچنانی، سربرگ، بروشور و .. دارید یا می توانید این کارها را بگذارید برای بعد؟

توجه داشته باشید که ممکن است در آینده به همه اینها نیاز داشته باشید، اما اکنون کار شما با حداقل ها پیش می رود.

صرفه جویی هیچ مشکلی را به وجود نمی آورد. وقتی ما اولین محصولمان را تولید کردیم، ارزان پایمان تمام شد، دفتر کار انحصاری برای خودمان نداشتیم و آن را با شرکتی در یک جا کار میکردیم.  به جای تعداد متعدد کامپیوتر سرویس دهنده با یک کامپیوتر کار خود را شروع کردیم. تبلیغات نداشتیم و فقط با اشتراک گذاری تجربیات به صورت آنلاین معرفی شدیم. کسی را برای پاسخ به ایمیل های مشتریان استخدام نکردیم و موسس شرکت خودش اینکار را انجام می داد و همه چیز به خوبی کار می کرد.

شرکت ها بزرگ هم کار خود را از گاراژ شروع کردند. شما نیز می توانید.

برای دیدن سایر قسمت های این گزارش به لینک های زیر بروید:

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (1)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (2)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (3)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (4)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (5)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (7)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (8)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (9)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (10)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید (11)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (12)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (13)

چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (14)

► چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (7)
چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟! (5) ◄

مطالب مرتبط
بنر