در ميان روساى كل بانك مركزى قاسمى دولتى ترين رئيس كل بود هر چند كه امروز سكان يك بانك خصوصى را بر عهده دارد اما شاكله مديريتى او بسيار با قوانين و توصيه هاى مديريت دولتى همخوان است، او مجموعاً در يك دوره ۳۴ ماهه رئيس كل بانك مركزى بود يعنى از سال ۱۳۶۵ سكان را تحويل گرفت و بعد از طى اين دوره در سال ۱۳۶۸ كليد را تحويل داد، زمانى كه از برج آبى مى رفت هر دلار را ۱۰۸۸ ريال معامله كرد و رفت، تا نوبت به محمدحسين عادلى رسيد، عادلى نگاه نافذ داشت، برق نگاهش ريال خودمان را هم سوزاند. زمانى كه كليد را تحويل گرفت جنگ تمام شد و اقتصاد ايران با پذيرش قطعنامه رنگ و بوى جديدى به خود گرفت، عادلى ۶۰ ماه رئيس كل بود و بعد از ۵ سال رفت مجلس به محسن نوربخش مجوز نداد تا دوباره وزير اقتصاد شود جاى او بنشيند، عادلى رفت تا خود را آماده سفر به كشور كانادا كند و كليددار سفارت ايران شود. روزنامه هاى آن روزگار در تيترى درشت بر صحنه روزگار حك كردند كه دكتر محسن نوربخش رئيس كل بانك مركزى ايران شد، اما كسى نمى دانست كه اين بار حكم عزلش به دست فرشته خدا حضرت عزرائيل امضاء مى شود، نوربخش اين بار كه از تصدى كرسى وزارت جا مانده بود هر دلار را ۲۵۰۷ خريد و وارد ميدان شد.مى گفتند قلب دكتر به ضرب باترى تپش دارد. جوان بود هنوز هم جوان بود، ظاهراً يك بار در سن ۳۴ سالگى مطرح بود كه نخست وزير ايران شود، اما نشد، او تحصيل كرده نيويورك بود از بچه هاى انجمن اسلامى؛ در كل به واسطه شخصيت ذاتيش خاطرات بسيارى از او بر جاى ماند، از بحث و مناظره فرارى نبود، يكى از مهمترين خاطراتى كه از او به جاى مانده است اين بود كه توانست با خلق يك بند در بودجه، ۱۰۰۰ ميليارد تومان براى دولتش طلب خلق كند و دولت بدهكار را تبديل به يك دولت طلبكار كند، عملكرد او باعث شد تا مشاركتى ها هم مجبور به همكارى با او شوند در دولت اصلاحات هم به عنوان يادگارى از حزب كارگزارن باقى ماند. اما يكى از مهمترين اقدامات وى تثبيت نرخ ارز بود و سبب شد تا اقتصاد ايران از وحدت رويه در اين زمينه برخوردار شود. نرخ ارز شناور مديريت شده مهمترين يادگار دكتر نوربخش در اقتصاد ايران است. بالاخره روزگار چرخيد و دكتر محسن نوربخش بعد از ۱۱۸ ماه رياست بر بانك مركزى در يك روز تابستانى در سال ۸۲ در استان مازندران باترى قلبش از كار افتاد و دعوت حضرت حق را لبيك گفت.ابراهيم شيبانى اقتصاددان شاعرى بود كه به ادبيات علاقه اى خاص داشت روح لطيفش در تضاد بود با ناپاكى اسكناس، معروف بود كه در مطلع مصاحبه هايش خاص باشد، حداقل با همتاهاى خودش كه فرق مى كرد، روزى كه به او گفتند رياست را بر عهده بگيرد، او دبير كل بانك مركزى بود و هر دلار را بر پايه ۸۹۰۰ ريال معامله مى كرد. شيبانى قدبلندترين رئيس كل بانك مركزى ايران بود، وقتى قرار شد كليددار بانك مركزى شود كسى باور نمى كرد رياستش تا همين چند ماه اخير دوام داشته باشد حتى زمانى كه زمزمه هاى رفتنش قوت گرفت در روزى كه در يك همايش بانك دارى در موسسه عالى بانكدارى سخن مى گفت ته لرزهاى صدايش به قوت بركناريش مى افزود. اما بالاخره معلوم نشد كه چه شد تا بعد از يك استراحت يك ساعته د رآن همايش ورق به نفعش برگشت و لحن صدايش چنان قوتى گرفت، گويى رايزنى ها براى ابقا جواب داده بود وبا خيال راحت كليد را براى يك سال بعد بر در برج آبى لغزاند تا با لغزش دستش دلار افق ۹۶۰۰ ريال را تجربه كند. او اكنون سفير است و با سفرش دومين رئيس كل هم وزارت امور خارجه اى شد. طهماسب مظاهرى چهره نام آشناى تاريخ معاصر اقتصاد ۳۰ سال گذشته ايران است، ظاهر ساده و دور از تشريفات او امكان دسترسى به اطلاعات را آسان كرده بود او مديرى بى تعارف بود در نگاه او هيچ گاه سياهى سفيد جلوه نكرد از وزارت اقتصاد به رياست بانك توسعه صادرات و از بانك توسعه صادرات به كليد دارى برج آبى منصوب شده بود ادبيات اقتصادى ايران را خوب مى شناخت با ورودش به برج آبى ساختار هزار لايى بانكى را به اصطلاح خانه تكانى كرد؛ چاره اى هم نداشت آتش تورم و نقدينگى به حدى بود كه مجبور شد براى اصلاح ساختار ابتدا جلوى پيشرفت آتش را بگيرد، سپس در مقابل كاهش نرخ سود بانكى ايستاد وسعى كرد به ريال ارزش ببخشد اما سيل به حدى بود كه براى غرق نشدن او را مجبور به كناره گيرى كرد.و حالا امروز دوباره تاريخ تكرار شد و دبيركل هنوز امضاء حكمش خشك نشده بود حكم رياستش را هم گرفت. عملكرد محمود بهمنى قابل پيش بينى نيست، او بيشتر فعاليت اجراى اش را در هيأت مديره بانك ملى سپرى كرده است و دستى بر آتش سكان مديريت پول نداشت اما از دلايل كناره گيرى مظاهرى اينگونه بر مى آيد كه دليل انتخاب بهمنى به عنوان سرپرست ادامه همان سياست هاى افزايش نقدينگى و سهل بانك دارى كردن است.
► حذف صفرهای پول ملی تاثیری بر نرخ تورم ندارد
تزریق یارانه ها بر درد تورم ! ◄