مردم شناسی در گردشگری

جمعه ، 30 فروردين 1398 ، 12:26


از گردشگری می توان به عنوان یکی از بزرگترین صنایع در حال رشد جهان نامبرد. این صنعت توانسته است موضوع رشته های مختلف شود -هم به عنوان یک صنعت و هم به عنوان یک پدیده فرهنگی. به طوریکه یکی از نشریات تخصصی گردشگری بیان می کند: «گردشگری بیش از این که یک نوع گذران اوقات فراغت محسوب شود، یک صنعت و یک فرهنگ است».
به تازگی گردشگری در انسان شناسی نیز مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه ارتباط این دو زیاد مشهود نیست اما «هر دو  به دنبال شناسایی و درک بهتری از فرهنگ و  پویانمایی انسان اند».
«نونز دی» در کتاب خود می نویسد که علاقه به بخش گردشگری در مردم شناسی با تحقیقات علمی که از سال 1970 آغاز شد، شکل گرفت و مردم شناسان از آن زمان بود که به اهمیت گردشگری پی بردند.
«نونز دی» نخستین کسی بود که در سال 1963 اقدام به چاپ مقاله ای با عنوان «مردم شناسی گردشگری» کرد، مقاله ای که به عنوان آغاز پژوهش های مردم شناسی گردشگری شناخته می شود. اما تقریبا ده سال بعد یعنی در سال 1974 انجمن مردم شناسی مکزیک کنفرانسی در زمینه مردم-شناسی و گردشگری در مکزیکوسیتی با عنوان «شرایط مختلف گردشگری با توجه به جمعیت» برگزار کرد. نتیجه فوق العاده ای که این همایش داشت این بود که بعد از گذشت ده سال از انتشار مقاله «نونز دی» پژوهشگران یافته های دیگری نیز به دست آورده بودند و در این همایش برای تکمیل گفته های «نونز» ارائه دادند.
اگرچه گردشگری پدیده ای است که در هر منطقه ای اتفاق می افتد، اما مردم شناسی گردشگری بیشتر در کشورهای جهان سوم نمود پیدا کرده است.
پژوهشگران به دنبال انگیزه های اساسی گردشگران از سفر و رابطه آنها با تاثیر فرهنگی در کشورهای مقصد بودند. راهنمای گردشگری در بیشتر کشورها هنوز جا نیفتاده بود و اکثریت، جهانگردی را معادل یک بازدید مدرن می دانستند و در مقابل آن، مفهوم سفر، به عنوان یک رسم شناخته شده به نظر می آمد.
در ادامه به تئوری تشریفاتی «ترنر» و «ون ژنپ» که به گردشگری اختصاص دارد می پردازیم:
مراحل مختلف سفر را می توان اینگونه تقسیم بندی کرد: مقدمات سفر، محدوده زمانی خود سفر، زمان بازگشت، زمان بعد از سفر.
مسافرتهای طولانی اغلب بین دو مرحله از زندگی انجام می گیرند؛ مثلاً بعد از اتمام یک دوره تحصیلی (رفتن به سفر در ایام تعطیلات مدارس) یا در اوقات فراغت از یک کار.


یکی از موضوعاتی که در زمینه پژوهش های گردشگری مطرح می شود، غالبا در رابطه با «داوطلبانه بودن آن» است. برای اولین بار این مفهوم از گردشگری در مقالات دانیل بورستن مورد استفاده قرار گرفت. او یکی از اولین منتقدان گردشگری در سال 1964 بود و ادعا می کرد که گردشگران مدرن فقط در جست و جوی سرگرمی و ماجراجویی اند و صنعت گردشگری رضایت آنها را جلب می کند. در واقع گردشگران چیزی که از سفر به کشورهای مختلف به دست آورده اند را ارائه می دهند، آنها به دنبال تفاوت بین دنیای واقعی و مجازی هستند.
بحث دیگر شامل اطلاعاتی است که گردشگران به وسیله اخبار دروغین و ساختگی به دست می آورند. این نوع وقایع مانند آینه عمل می کند، اما با توجه به بالا رفتن میزان آگاهی گردشگران امروزی، عملکرد این اخبار و اطلاعات ساختگی کمی آهسته تر از گذشته شده است.
گردشگران وقتی راضی می شوند که تصاویری از آنچه راجع به کشور خارجی تصور می کردند، ببینند. امروزه مردم شناسی در گردشگری یکی از مهم ترین عواملی است که باید به منظور شناخت مخاطب به آن توجه شود.


► کاهش ۲۰درصدی هزینه سفر عتبات/افزایش آمار زائران با رایگان شدن ویزا
چگونه از نابودی میراث تاریخی به نفع خودمان استفاده کنیم؟ ◄

مطالب مرتبط
بنر