زنگ انشا/رابطه رختخواب های پشت دربانک و قیمت سکه

بچه ها درعین سادگی به دلیل اینکه هیچ گونه پیش زمینه فکری در خصوص مسائل مختلف ندارند دیدگاه های منحصربه فرد و گاها عمیقی نسبت به برخی موضوعات دارند از این به بعد قرار است از طریق زنگ انشا با دیدگاهی کودکانه به مباحث نگاه کنیم:

زنگ انشاهای قبلی:

زنگ انشا/ بین التعطیلین خود را چگونه می گذرانید؟

موضوع انشا/ اولین سیلی را چه کسی زد؟

بانام و یاد خدا

موضوع انشا: رابطه رختخواب های پشت دربانک و قیمت سکه

من با این مفهوم صف,خیلی مشکل دارم . نمی دانم چرا انقدر این بزرگ تر ها پشت سرهم وا میستن که بعد یه هو به یه جا حمله کنند . سف شیر,تخم مرغ, گوشت در میدان میوه و تره بارنزدیک خانه ما که اینتوریست تا بار خالی نکردن همه ایستادن پشت سر هم ,اما همین که بار می آورن همه می پرن روی سرهم. خیلی باحاله مثل صندلی بازی .راستی چرا اصلا سف می بندن!

فرید هم که از همه بچه های کلاس ما بزرگتر است مفهوم جدیدی از سف ارائه کرده ,وقتی زنگ تفریح ها می رویم از بوفه مدرسه خوراکی بخریم میرود جلوی بچه ها می گوید کی حرفی داره ما که جرات نمی کنیم حرفی بزنیم.

دیشب تلویزیون سف های طولانی پشت بانک ها را نشان می داد برای خرید سکه خانم مجری می گفت بعضی ها شبها هم پشت در بانک می خوابند. خیلی دلم برایشان سوخت البته نه برای اینکه بیشتر از ساعت ۹ بیدارند چون من مجبورم ساعت۹ بخوابم و مامان می گوید بچه خوب ساعت ۹ می خوابد اما آنجا حتما خیلی سرد است. اگر انقدر سکه لازم دارند گفتم قلکم رو ببرم بینشون تقسیم کنم. من یه سال دیگه ام می تونم برا دوچرخه صبر کنم با این سفی که اینا بستن حتما دیگه صبر ندارند!

وقتی موضوع را با پدرم در میان گذاشتم کلی خندید و گفت این سکه با سکه های تو خیلی فرق می کند و خیلی گرانتر است.با کل سکه ها من نمی شود یه دونه از آنها را هم خرید.

من که هرچه فکر می کنم نمی فهمم این سکه به چه دردی می خورد بابا می گوید موقع عروسی کادو می دهند,داماد هم سکه را به عنوان مهریه به عروس هدیه می کند!! یعنی انقدر عروسی توی تهران زیاد شده تازه مگر محرم نیست!!

بابا می گو ید کار کار دلال هاست و می خواهند قیمت ها را گرانتر کنند فکر کنم این آقای دلال هم مثل عمو مرتضی تلاق کرفته برای همین سکه را گران می کند که عروسی ها سرنگیرد و بقیه مثل خودش بدبخت معتاد نشوند.

من مطمئنم این عمو مرتضی یکی از خود این دلال هاست خودم شنیدم که می گفت از ازدواج متنفرم . کار کار این عمو مرتضی است.

شین کاف