چگونه تجربه فروشندگی در مصاحبه به کار می آِید؟

يكشنبه ، 29 آذر 1394 ، 13:58

در آنِ واحد با مشتری ها صحبت می کنند، تلفن ها را جواب می دهند، مراقب اند کسی از فروشگاه چیزی ندزدد، و در همه حال لبخند بر لب دارند. این تجربه به یک فروشنده یاد میدهد در هر کار دیگری هم مشغول باشد بتواند چند پروژه را در یک زمان انجام دهد.

این روزها دیدن جوان های فروشنده در شغل فروشندگی اعم از بوتیک، فروشگاه، فرش فروشی و ... چیز عجیبی نیست. حتی ممکن است شمایی که این مطلب را می خوانید هم در دورانی کار فروشندگی کرده باشید یا در حاضر حاضر فروشنده باشید. این مقاله برای شما فروشندهاست. حتی اگر یک ماه در یک مانتوفروشی فروشنده بوده اید به نظر ما بهتر است این مقاله را تا انتها بخوانید. در این مقاله قصد داریم درباره مهارت هایی که در کار فروشندگی به دست می آید و نحوه به کارگیری آنها در مصاحبه استخدامی صحبت کنیم.

 

 

هدف شما در فروشندگی فهمیدن نیاز مخاطب و پاسخگویی به آن است. قطعا اولین وظیفه شما خوشآمدگویی به مخاطب است اما بعد از احوالپرسی های معمول باید آنها را راهنمایی کنید، به سوال هایشان پاسخ دهید و در نهایت کالا یا خدماتی را به آنها عرضه کنید.  در مصاحبه شغلی هم مصاحبه کننده را به دید یک مشتری نگاه کنید، قرار است با جملاتی که به کار می برید او را تشویق کنید که کار مورد نظر شما را انجام دهد. مثلا می توانید درباره مهارت فروشتان بگویید: «از اونجایی که من مدتی در فروشگاه فلان، فروشنده بودم، کار با اعداد و ارقام و قیمت و چانه زنی را بلدم، بنظرم این مهارت فقط با کار به دست میاد که خب من دارم!»

«می تونم کمکتون کنم؟» این جمله ساده ترین و اساسی ترین جمله در خدمات به مشتری است. در مصاحبه هم می توانید این سوال را از مدیرتان بپرسید. وقتی از مدیر می پرسید: «من واسه اهداف شرکت چه کارایی میتونم بکنم؟» به مدیر نشان می دهید که کار برایتان ارزشمند است، پیشرفت شرکت برایتان مهم است و واقعا قصد دارید جزئی از شرکت باشید.

راه انداختن مشتری های مشکل پسند و ایرادگیر یک موفقیت است. بعضی از مشتری ها چنان حوصله بر هستند که فروشنده آرزو می کند ای کاش هرگز فروشنده نمیشد. با این وجود مهارتی که در مذاکره کردن با این مشتری ها به دست می آورید تلخی این تجربه را از بین می برد. یکی از سوال های معمول که در مصاحبه ها می پرسند درباره همین موقعیت هاست. «زمانی که مشتری اعصابتون رو بهم میریزه، به هیچ صراطی مستقیم نمیشه، شما چیکار میکنین؟» جواب این سوال برای شما اصلا سخت نیست، چون به صورت عملی تجربه اش کرده اید.

 

 

تا حالا با یک دست چند هندوانه برداشته اید؟ غیرقابل تصور است اما فروشنده ها به راحتی این کار را انجام می دهند. در آنِ واحد با مشتری ها صحبت می کنند، تلفن ها را جواب می دهند، مراقب اند کسی از فروشگاه چیزی ندزدد، و در همه حال لبخند بر لب دارند. این تجربه به یک فروشنده یاد میدهد در هر کار دیگری هم مشغول باشد بتواند چند پروژه را در یک زمان انجام دهد.

تا به الان  برایتان پیش آمده 20 نفر همزمان، با شما صحبت کنند؟ فروشندگان ایرانی در روزهای قبل از عید و زمان بازگشایی مدارس حتی از بیشتر از 20 نفر را تجربه می کنند. لبخند روی لب و خونسردی را هم اگر به این فروشنده اضافه کنیم انصافا کار متحیرالقولی است. وقتی در مصاحبه بپرسند در زمان هایی که اوضاع شرکت بهم ریخته و پر تنش است شما چه می کنید، یک فروشنده به خوبی از عهده پاسخ گویی به این سوال برمی آید.

 

بانکی: سمیرا همتی

► چند روش ساده برای ایجاد یک کسب و کار
بعد از بیکار شدن چه کنیم؟ ◄

مطالب مرتبط
بنر