زمان مشخصی را برای مطالعه در نظر بگیرید
یک روزی را در تقویم علامت بزنید و به خودتان متعهد شوید که در آن روز مطالعه کنید. این زمان هرچقدر هم کوتاه باشد مهم نیست. فقط به مطالعه فکر کنید. اگر فکر می‌کنید ممکن است علامت تقویم را فراموش کنید پس از آلارم موبایل‌تان کمک بگیرید. به محض اینکه صدای زنگ آلارم بلند شد فقط به مسولیت جدیدتان فکر کنید، کتابی برای خواندن.
سر و صدا‌ها را کم کنید
زمان مطالعه وسایل حواس پرت کن را از خودتان دور کنید. موبایل را بی‌صدا کنید، از ایمیل‌تان خارج شوید، شبکه‌های اجتماعی روی کامپیوتر را ببندید و از اطرافیان بخواهید برای مدت بیست دقیقه شما کاری با شما نداشته باشند. توجه داشته باشید که همین زمان کم را به سختی به دست آورده اید پس تلاش کنید بیشترین استفاده را از این زمان ببرید.
بهترین زمان مطالعه را پیدا کنید
زمان مطالعه برای هر فردی متفاوت است. صبح، بعد از ظهر یا شب فرقی نمی‌کند، یک زمان مطالعه خاص برای خودتان انتخاب کنید، زمانی که به نظرتان بیشترین بازدهی را برای شما دارد. اگر ساعت 9 تا 10 شب سریال محبوبتان پخش می‌شود در این زمان بیخود خودتان را گول نزنید.
از آنجایی که با لب تاب یا تبلت مطالعه می‌کنید می‌توانید از وقت نماز/ناهار استفاده کنید، یا حتی زمانی که منتظرید جلسه ماهانه شرکت شروع شود و مطمئنید تا نیم ساعت دیگر هم مدیرتان نمی آید.
از اطرافیان حمایت لازم را بگیرید
با همکار یا خانواده‌تان درباره برنامه‌ای که در پیش گرفته‌اید صحبت کنید. البته این افراد باید حمایتگر باشند نه کسانی که دائم در حال خواندن آیه یاس‌اند. این افراد حمایتگر زمانی که شما از برنامه خسته شوید به شما امیدواری می‌دهند.
با رعایت این نکات کوچک زمانی که حتی فکرش را هم نمی‌کردید ساخته‌اید. وقتی در این روزگار شلوغ و بی نظم، زمانی را برای مطالعه دست و پا می‌کنید یعنی واقعا برای مطالعه ارزش قائلید. در هر سازمانی که هستید، با هر شرایطی که زندگی می‌کنید، بیشترین مسولیت‌ها را هم که داشته باشید، می توانید در روز یک ربع برای مطالعه در نظر بگیرید.
بانکی: سمیرا همتی
در بیمارستان‌های این کشور، به جای اینکه اورژانس به محلِ حادثه برود به جای دیگری هدایت می‌شد و این یعنی بحران. حتی شرکت‌های خودروسازی نیسان و رنو هم بخش‌هایی از تولیدشان را به خاطر این ویروس تعطیل کردند.
روزی را در نظر بگیرید که تمام اهدافِ کاری‌تان به سرانجام رسیده است و حس می‌کنید لیاقت حقوقِ بالاتری دارید. این روز دقیقا همان روزی است که داشتنِ مهارت‌های ارتباطی به کمک‌تان می‌آید.
این زوجِ دوست داشتنی، وقت و هزینه‌ی زیادی صرفِ تبلیغات برای جذب مشتری کرده بودند؛ در نتیجه به مشتری‌های قدیمی کمتر از قبل توجه می‌شود و همین باعث شده تا مشتری‌های قدیمی ترک‌شان کنند.
فرض کنید در سازمانی مشغول به کار شده‌اید. ایده‌ی خوبی در مورد بهتر انجام دادنِ کارهای سازمان به ذهن‌تان می‌آید. اینکه چطور همکار یا مدیرتان را مجاب کنید ایده‌تان ارزشمند است، به مهارتِ فروشِ شما بستگی دارد.
دور و برتان را نگاه کنید. بینِ دوست و آشنا و همکلاسی‌های سابق و افراد فامیل، چه تعداد افرادی را می‌بینید که به دنبال تحصیلات عالیه (ارشد، دکتری، پست دکتری) رفته‌اند؟
البته کسب و کارها می‌توانند با تولید محصولات جدید، هدایای ارزشمند و تخفیف‌های شگفت‌انگیز مشتریانِ جدید را به سمت خودشان جذب کنند، اما چه جذبی؟
شاید وقتی صحبت از کارِ نوجوانان بشنوید، لبخند بزنید و از موضوع رد شوید. حق هم دارید، کار برای تحصیلکرده‌ها وجود ندارد، آن وقت نوجوان 14، 15 ساله کار پیدا کند؟
نوجوان‌ها معمولا برای نشان دادنِ حسِ بزرگ‌شدن، کارهای بزرگسالان را انجام می‌دهند. گاهی از خواهر و برادرِ کوچکتر مانندِ والدین مراقبت می‌کنند، گاهی مسولیت خریدهای خانه را بر عهده می‌گیرند و گاهی به سراغ کارِ نیمه‌وقت می‌روند.
لیزی در سال 2014 در 14 سالگی سایتی راه‌اندازی کرد و در آنجا دستور غذاهای سالم را قرار داد.