نقش بازاریابی در کار

پنجشنبه ، 1 بهمن 1394 ، 12:02

بانکی دات آی آر: بازاریابی در کار باید هم جنبه کارآفرینی داشته باشد و هم اجرایی. بدین طریق می تواند با استفاده از منابع موجود بیشترین سود را به سازمان برساند. همچنین با مقوله های حساسی نظیر رضایت مشتری و تشخیص موقعیت های بازار سر و کار دارد.

 

تطابق عرضه و تقاضا در بازار:

بازاریابی به ساده ترین شکل آن شامل یافتن بستری مناسب جهت تطابق منابع سازمان از قبیل منابع انسانی  ملی و فیزیکی  با خواست و نیاز مشتریان است.

این مقوله دریافت مفهوم استراتژی است و برپایه این اصل استوار است که اگر سازمان شما نسبت به رقبا تطابق بهتری انجام دهد، شما برنده خواهید بود. این فعالیت شامل نظارت و مدیریت بازار  و کنترل ارزیابی محیط بازار می باشد.

بازاریابی به نوعی کنترل اوضاع می باشد؛ یعنی سود هنگفت و یا راه حل های مناسبی به مشتری داده می شود که فراتر از عرضه محصول به تنهایی است . محیط بازار، شامل یک سری عوامل غیرقابل کنترل می باشد که بازاریابی در بطن آن شکل می گیرد.

 

مدیریت بر آشفتگی بازار

نقش حساس بازاریابی اطمینان از مدیریت صحیح بازار آشفته می باشد که در محیط بازار خرید و فروش رخ می دهد. یک تطابق موفق درصورت رضایت مشتری و استقرار سازمان در راستای این هدف رخ می دهد.

 

بازار یابی اغلب به ۴ جنبه عامل تقسیم بندی می شود: محصول(خدمات)، قیمت، تبلیغ و مکان  که به عنوان ۴P شناخته می شود. اهمیت تلفیق این عوامل در این است که یک تطابق موفق بستگی به برخی از این معیارها دارد:

 

مشتری باید از نوع محصولات یا خدمات عرضه شده آگاهی یابد.

مشتری باید محصول را دردسترس و قابل استفاده بیابد.

مشتری باید محصول را هم از جنبه قیمت و هم اجرا مناسب ببیند.

اگر چنانچه یکی از اینن معیار ها تحقق نیابد و یا خلاف نظر مشتری باشد، بعید به نظر می رسد که منجر به ارتباط  طولانی و و فروش بلند مدت شود.

 

مدیریت بازاریابی به شکلی موثر و کارآمد این ۴ عامل را به هم مربوط کرده و به صورتی هماهنگ در بازار اجرا می کند که در این راستا زمان و مکان مناسب نیز باید در نظر گرفته شود.

چالش دست یابی به بازار مناسب با یک سری عوامل پیچیده که در محیط  بازار وجود دارد درهم آمیخته است. لازم است که این گرایشات محیط در نظر گرفته شود و تا جایی که مربوط به بازار موجود سازمان شما می شود، واقعیت موقعیت بازار سنجیده شود.

هیچ سازمانی نمی تواند عامل دائمی بودن مشتری و یا نیروی رقابتی موجود را نادیده بگیرد. سازمان های موفق  با مقایسه کردن دو عامل  به موفقیت رسیده اند:

هماهنگی میان اصطلاحات گفته شده 4( پی) روش هایی که به نوعی در پی برآوردن نیازهای مشتری است.

 

ارتباط میان بازاریابی و فروش

آزمایش نهایی کارآمدی هر نوع استراتژی بازاریابی مربوط به فروش می شود که این استراتژی ها تنها مربوط به فروش تعداد بیشتر نمی شود، بلکه با سود دهی  نیز در ارتباط است. شرکت هایی که در تلاش و رقابت در بازار می باشند تنها عامل را فروش بیشتر در نظر میگیرند.

شرکت های خوب خودشان را با اهداف کلی منطبق می کنند که در عوض منجر به اهداف خاص بازاریابی می شود. این اهداف بازاریابی سپس به اهداف واقعی فروش تقسیم می شوند. این روند سودهای زیادی برای مدیریت فروش در بردارد شامل:

اهداف شرکت و بازاریابی می تواند در راستای تلاش برای فروش  با هم تلفیق شوند.

یک چرخه ارتباطی می تواند میان اهداف شرکت و نیازهای مشتری بوجود آید.

درک درستی از شرکت و تحقق ایده های فروش می تواند کارایی فروش را بهبود بخشد.

 

 

منبع: مدیران ایران

 

► آیا بانک‌های خارجی می توانند در ایران حضور داشته باشند؟
آخر خوش شاهنامه ◄

مطالب مرتبط
بنر